طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

امام حسن عسکری علیه السلام ‏‏ اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. //‏
طه هدایتگر به قرآن

بسم الله الرّحمان الرّحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اینجا جمع شده ایم تا به عنایت الهی یاد بگیریم که چطور قرآن بخوانیم. یاد بگیریم که چطور با قرآن و برای قرآن زندگی کنیم و در یک کلام چگونه خانه دل خود را پر کنیم از عطر قرآن و به عنایت طاها قرآن شود اولین اولویت زندگی مان.

۸ مطلب با موضوع «مقدمات تدبر در قرآن :: تمرین های کتاب» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

نمونه تمرین حل شده از خانم فاطمه سادات هاشمی:

 

تصویر سازی از واژگان

ناس: گروه کوهنوردی ( از این نظر که گروه کوهنوردی چون یک مجموعه هستند و حالت اجتماعی داره)

ملک : حرف مردم (از این نظر که ما خیلی وقت ها خودمان را می سپاریم دست حرف مردم و حرف اون ها  بر ما ملکیت می کنه .چی بپوشم که مردم خوششون بیاد چی بگم که بدشون نیاد ...این کار رو کنم مردم چی می گن و ....)

اله:  بت

 وسواس: صحبت های در گوشی  (با نیتی منفی)

الخنس: دیر رسیدن – تاخیر درانجام وظایف دوران غیبت

صدور: فکرهای خوب  و بد عملی نشده 

الجن: درپوش گذاشتن –حجاب

 

تصویرسازی کلمات در ارتباط با هم

 

جماعتی که وابستگی های دنیایی شان آنها را از رسیدن به کمال حقیقیشان بازداشته

انسانی که اختیار خود را به دست حرف های مردم داده و با تغییر نظر بقیه عقیده اش را عوض می کند .

انسانی که نا امید نمی شود و در هر پیشامدی تکیه اش به خداوند است .

 

گزاره ها

قل أعوذ :

با عمل خود مردم را به نیازشون آگاه کنیم ( همون نیاز به پناه بردن )

 

برب الناس :

انس ما باید به چیزی باشد که بتوانیم در شرایط بحرانی از او کمک بگیریم .

همه چیزهایی که ما بهش انس داریم باید در جهت انس گرفتن به رب ناس باشد وگرنه ما را از پناه بردن به رب بازمی دارد .

 

ملک الناس :

انسان باید بداند مالکیتش را بدست مردم نسپارد که انها خود مالک چیزی نیستند.

ما از خیر و شر خود آگاهی نداریم ..باید به کسی پناه بریم که بر همه ابعاد وجودی ما آگاه است.

قدرت خداوند از قدرت وسوسه کننده بیشتر است.

اله الناس :

همه انسانها فطرتا یک خدا را پرستش می کنند ..معبودهای غیر حقیقی در طول زمان شکل می گیرند.

هر انسانی حقیقتا معبودی دارد ..باید بدانیم معبود حقیقی فقط خدا است .

پناه بردن دسته جمعی بهتر از پناه بردن فردی است .

  اله در قلب ما همان چیزی است که به او مأنوسیم.

من شر الوسواس الخناس :

بعد از هر خطایی باید توبه ای همراه با جبران صورت بگیرد ...توبه باید عملی باشد ...توبه زبانی از وسوسه در امان نیست

وقتی در یک جامعه فرد فرد دچار کندی و تنبلی و تأخیر در انجام کارهای نیک قرار بگیرد ، جامعه به سمت نابودی می رود

 با توجه به قل ابتدای سوره می توان گفت گاهی که وسوسه ها برای کسی پنهان است و ما متوجه رکود آن شخص می شویم باید به او گوشزد کنیم ...یعنی گاهی شخص خودش به وسوس درونش اگاه نیست ...در یک جامعه سالم افراد جامعه برای هم  دلسوزند

الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنة والناس :

قبل از این که وسوسه از صدر به ادراکات ما برسد می توانیم با آن مقابله کنیم .

اگرقلب ما جایگاه خدا شود ، هیچگاه وسوسه ها در آن جای نمی گیرد (القلب حرم الله )

 

مرحله سوم : تدبر در سوره با نزدیک شدن به غرض آن

وجوهی از غرض سوره :

دور شدن ما از خدا ما را گرفتار شرور مختلف می کند

 

سؤال :

1-نقش اعتقاد به رب ، ملک ، إله در مصونیت انسان از انحرافات چیست ؟

اگر انسان اعتقاد به وجود مدبری داشته باشد که نواقص او را برطرف می کند وبه سمت کمال سوق می دهد و اعتقاد به ملکی داشته باشد که قدرتش بر همه قدرت ها احاطه دارد و خیر و شر او را بهتر  می شناسد و اعتقاد به الهی داشته باشد وبا او انس بگیرد در هر پیشامد به رب و ملک و اله واقعی پناه می برد و از انحرافات مصون می شود ولی پناه بردن به کسی که خود نواقصی دارد و قدرتمند نیست و برای پرستش شایسته نیست انسان را در جاده انحراف پیش می برد . 

 

2-ارتباط این سه نام مبارک با رب فلق در چیست ؟

انسان باید به چیزی انس بگیرد که او را به سمت انس گرفتن به رب ناس هدایت کند و او را متوجه قدرتی کند که بر همه قدرت ها احاطه داشته باشد و به عبادتی اله حقیقی سوق دهد

پس انس انسان اگر در مسیر حق باشد نشانه ها و فلق ها را می بیند و به سمت کمال حقیقی خود سوق داده می شود ...   

 

3-چرا در سوره مبارکه ناس از یک شر به سه پناهگاه و در سوره مبارکه فلق از چهار شر به یک پناهگاه پناهنده می شویم ؟

در سوره مبارکه فلق سخن از شرور بیرونی و آشکار است و در حقیقت شر بر می گردد به برخورد ما با اتفاقات پیرامون ...پس به یک پناهگاه پناه می بریم و در سوره مبارکه ناس سخن از شرور پنهان است و غفلت از ربوبیت و ملوکیت و الوهیت خداوند که باعث گرفتار شدن به وسوسه ها می شود ...پس لازم است به این سه صفت پناه ببریم تا نقص های هر مرحله را با پناه بردن به این سه پناهگاه برطرف کنیم ...  

 

4-ارتباط مفهومی بین شرور در سوره مبارکه فلق و ناس در چیست ؟

شرور سوره فلق شرور بیرونی و آشکار و شرور سوره ناس شرور درونی و پنهان است ...

شر در سوره فلق شر همان برخورد ما نسبت به اتفاقات پیرامون است و بسته به نوع برخورد ما گرفتار شرور می شویم یا نمی شویم  و در سوره ناس سخن از انس است انسی که باعث نزدیکی از چیزی و دوری از چیز دیگر می شود ...و این خیرگزینی هست که به ما کمک می کند ..حالا اگر انس ما در جهت درست نباشد گرفتار شرور می شویم . پس انتخاب ما حرف اول را می زنه

 

5-مصادیقی از شروری که در این دو سوره از آنها یاد می شود را نام ببرید ؟

در سوره فلق مصادیق شرور ، موانع حرکت هست و در سوره ناس مصادیق شرور ،ایجاد وسوسه بعد از علم و در نتیجه بوجود آوردن شک و تاخیر در انجام کار خیر و یا فوت عمل خیراست 

 

6-با خواندن هر یک از این دو سوره چه توان و مهارتی در انسان فعال می شود ؟

با خواندن این دو سوره  و نشستن آن در جان انسان ، توقف های ما به حرکت تبدیل می شود و در انجام کارهای نیک تأخیر را به هیچ وجه جایز نمی دانیم و به این ترتیب می توانیم با عنایت خدا موانع ظهور را برداریم و زمینه را برای تشریف فرمایی حضرت صاحب عج برداریم ...انشاء الله

 

7- استعاذه به چه معنا است ؟  این دو سوره چگونه ما را با آن آشنا می سازد ؟

استعاذه به معنای پناه بردن به پناه گاهی است که ما را از خطری که پیش روی ما است حفظ می کند.

استعاذه ای که سوره ناس به ما یاد می دهد این است که کار خوب را بشناسیم و برای انجام آن برنامه ریزی کنیم و در انجام آن تاخیر نکنیم واز غم و اندوهی که ما را از انجام خیری باز می دارد به شدت پرهیز کنیم و  استعاذه ای که سوره فلق به ما یاد می دهد این است که با شناختن نشانه ها و تشخیص آن بتوانیم از مرحله ای به مرحله دیگر به سمت کمال حقیقی خود حرکت کنیم  توقف را جایز ندانیم ...

پناه بردن در سوره ناس از جنس قرب است یعنی انس گرفتن با خدا در جهت قرب او و قرار گرفتن در معرض ربوبیت خدا و وقتی انس برقرار می شه ما اختیارمون را هم می دیم دست خدا و اونوقت یک رابطه عاشقانه بین ما و خد ابرقرار می شه که همون الوهیت هست

پناه بردن در سوره فلق ارتباط داره با شناخت ما از نشانه ها ...یعنی اگر نشانه ها رو ببینیم و اون حرکت اتفاق بیفته پناه بردن هم صورت گرفته

پس در سوره فلق پناه بردن  باعث حرکت می شود و در سوره ناس پناه بردن باعث ادامه حرکت و سرعت می شود ...

8- سؤالات دیگر شما: آیا حفظ شدن از شرور درونی می تواند انسان رااز شرور بیرونی حفظ کند؟

چگونه می توانیم  نشانه ها را تشخیص دهیم ؟

مرحله چهارم : طهارت برای تدبر ( ایجاد طهارت در خود از منظر یکی از موضوعات سوره )

 

برای ایجا د طهارت از منظر یکی از موضوعات سوره لازم است به مصونیت از گناه برسیم و برای مصونیت از گناه ،  باید بر مبنای دین و عقل ، اولویت ها را با توجه به شرایط و موقف عمل بسنجیم و با احاطه بر آن ، بهترین آن را انتخاب کنیم  ودر انجام آن تأخیر نکنیم .

نکته طهارتی : گاهی در اعمال مستحبی و یا کار خیری وقتی حال نداریم بیاییم و شروع کنیم ؛ اگر باز هم حالمان مثل قبل بود می فهمیم وسوسه ای در کار نیست ولی خیلی اوقات با شروع عمل حال هم می آید یعنی این وسوسه ای بوده برای تأخیر در این کار خیر

 

  انشاء الله با مانوس شدن با امام زمان عج ( لازمه اش شناخت بیشتر و معرفت بیشتر نسبت به ایشان و ارتباط پیوسته با حضرت علیه السلام است ) کندی خودمون را کنار بذاریم و سرعت را زیاد کنیم  و قدم هامون را تا ظهور حضرتش متوقف نکنیم ...اللهم عجل لولیک الفرج

 

۰ نظر ۱۶ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۱
گردان طاها

بسم الله

 

در این قسمت نمونه هایی از تمرین های سوره مبارکه فلق که در کتاب مقدمات تدبر از قرآن پژوه خواسته شده است، ذکر می شود. این تمرین ها توسط اعضای گردان انجام شده اند. لطفا هر یک از قرآن پژوهان که نکاتی در تکمیل یا اصلاح تمرین های حل شده دارند در این قسمت بفرمایند. لطفا تمرین های حل شده خود را در قسمت "تماس با ما" قرار دهید تا دیگران نیز از نکات شما بهره مند شوند. انشاالله که ساعی در مسیر تدبر و عمل به قرآن باشیم.

لطفا سوالات خود را ذکر کنید که انشاالله توسط افراد مختلف گردان پاسخ داده شود.

 

در این جا از نکات و سوالات ذکر شده توسط خانم فاطمه سادات هاشمی بهره مند می شویم:

تصویر سازی کلمات:

قل ( ابراز کردن ) : نامه - نقاشی

أعوذ :  چادر(پوشش ) - پناه بردن کودک به مادر

رب : رهبر- مربی

فلق : شکافتن دانه - حرکت از مرحله کودکی به نوجوانی و یا از نوجوانی به جوانی و ... – بلوغ  

شر : ظن بد – جهت گیری نامناسب نفس  

خلق : اختراع – آشپزی 

غاسق:  تاریکخانه عکاسی  

وقب : سرطان رو که با رشدش به مکان های دیگر نفوذ می کند و توسعه می یابد.

نفاثات : سحر

عقد :عقد پیمان ازدواج ؛ گره خوردن روح دو انسان- معامله – بافتن رشته های مو- دوستی 

نفاثات فی العقد :  مثل کسی که در تصمیم های کوچک ما را کم می بیند و سعی در توقف حرکت ما دارد

حسد: دشمن  

 

سه تا سؤال هم برام پیش اومده :

سؤال : در مورد واژه رب ، منظور سوق دهنده به سوی کمال حقیقی است یا هر کمالی ؟ چه درست و چه غلط ؟ مثلا برای عده ای پول و مقام ،کمال حساب می شود.

جواب هایی ذکر شده از افراد مختلف 

احمدیان:

در بیان قرآن کمال تنها برای جریان حق مطرح است و جریان باطل نیز به واسطه جریان حق معنا پیدا کرده است و درست تر است که بگوییم جریان شبه باطل چون باطل حیاتی در واقع ندارد.

خانم ادیب: 

جواب  : رب: سوق دهنده به کمال حقیقی هر شیء و هر شخص 

و لذا واژه رب اسماء بسیاری را در خود دارد

مثل رزاق- وهاب- هادی - و ملک و اله و بسیاری دیگر

 

 

سؤال : اگر چیزی را که بهش حسادت می شه به اون فرد حسود ببخشیم کار اشتباهیه ؟ یعنی با دلبستگی خودمون هم در این بین داریم مبارزه می کنیم..من خیلی پیش اومده چیزی را یک نفر حتی با این عنوان حسادتش را ابراز کرده که چرا مال تو باشه ..بدش به من .. خوب من فکر می کردم که اون چیز مثلا یک پارچه حرم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ممکنه خیلی برام با ارزش باشه ولی حس می کردم نگه داشتنش دیگه ارجح نیست نسبت به بخشیدنش ...هر چند این باعث از بین بردن حسادت اون شخص فقط در یک مورد خاص می شد ...

احمدیان:

شما راه حلی برای در امان ماندن از شر حسود فرمودید. در احادیث هم می فرمایند که برای در امان ماندن از شر حسود به او هدیه دهید. این نکته خوبیه به خصوص همان طور که شما فرمودید از سر تهذیب نفس باشه نه از سر ترس و ... . اما این که آیه همواره این امر ممکن است یا نه باید صحبت کرد. مثلا همان طور که شما فرمودید از مصادیق حسود دشمن است چون دشمن چشم دیدن نعمت ما را ندارد پس تلاش می کند تا آن را نابود کند. حاسد نعمت رو نمی تونه ببینه و می خواهد که به صاحب نعمت ضرر ببیند. این جا بایستی طور دیگری رفتار کن. یعنی چنان مقاومت خود را بالا ببریم که دشمن هر ضربه ای که به ما وارد کند ما آسیبی نبینیم و مقاوم تر شویم. پس نحوه برخورد با حاسد می تونه در مراتب مختلف، متفاوت باشد.

خانم ادیب: 

بخشیدن را باید در عمل به آدمها یاد داد و اگر بتوانید ببخشید که کار خوبی هم کرده اید

 

 

  سؤال  : این که ما یک کار آهسته پیوسته شروع کنیم مثل خوندن روزی ده صفحه از یک کتاب ، بعد ینفر که مطمئنیم از روی حسادت نمی گه بیاد بگه خیلی کمه .. این میشه مصداق  نفاثات فی العقد ؟ چون ممکنه یک نفر با همین جمله چنان تحت تأثیر قرار بگیره که همون کم را هم بذاره کنار و یا میشه مصداق اون شری که باید بهش نگاه فلق گونه کنیم وخودمون را بالا بکشیم و درواقع در همون مرحله که توانمون هست نگه داریم و یا گزینه هیچکدام ؟

 

احمدیان

همان طور که فرمودید این نکته آن شخص یه فلق زندگی است که باید به آن توجه کرد. شخصی به علت این تذکرات کار خوبش رو ترک می کنه داره از ضعف و ظرفیت پایین خودش ضربه می خوره. البته این حرف معناش این نیست که وقتی می دونیم افراد ظرفیت پایین تری دارن تحت فشارشان قرار دهیم؛ نه. ما باید مراعات افراد رو بکنیم اما از وظایف هر فرد هم این است که به مرور ضعف های خود را رفع کند.

خانم ادیب:

هر کسی که هر چی میگه نفاثات فی العقد نیست چون دمیدنش با غرض و مرض قبلی ممکنه نباشه

اگر کسی چیز ساده ای گفت و ما کند شدیم جزء من شر ما خلق است

چون حتی ممکن است ما با یک تشویق هم کند و خاموش بشویم که به خودمان بستگی دارد

پس برخورد ما با هر موضوعی است که میتونه اون رو شر یا خیر کنه

در کلاس افراد به چند گروه تقسیم میشن و روی عناوینی مثل مهربانی و دوست و دشمن و بیماری و پول و زیبایی و قرآن  و شیطان بحث میکنند که ببینند کدامشان مطلقا خیر یا شر هستند و با گفتگو به این نتیجه میرسند که بستگی دارد به برخورد ما

حتی شیطان با وسوسه اش و گوش ندادن ما به حرفش عامل رشد می شود و بهشتی می شویم

و قرآن را وقتی باهاش مقابله کنیم برای ما شر می شود

اما تقوی و درستکاری است که مطلقا خیر است و گناه و برنگشتن از آن است که مطلقا شر است 

بندگی و پایداری بر آن مطلقا خیر است و عصیان و بازنگشتن از آن شر

اما گاهی گناه و توبه و رجوع قوی تر از قبل ممکن است خیر باشد و عامل نجات

با این تفکر دیگر به راحتی نمیشود دنیا و جامعه و دیگران را عامل خطاو انحراف خود بنامیم چون میشود در همین جامعه کسی به راه خیر برود

و با همین خانواده مشکل دار، کسی خود به بهشتی در درجات متعالی  برساند

 

۱ نظر ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۵۹
گردان طاها