طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

امام حسن عسکری علیه السلام ‏‏ اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. //‏
طه هدایتگر به قرآن

بسم الله الرّحمان الرّحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اینجا جمع شده ایم تا به عنایت الهی یاد بگیریم که چطور قرآن بخوانیم. یاد بگیریم که چطور با قرآن و برای قرآن زندگی کنیم و در یک کلام چگونه خانه دل خود را پر کنیم از عطر قرآن و به عنایت طاها قرآن شود اولین اولویت زندگی مان.

۳ مطلب با موضوع «مقدمات تدبر در قرآن :: تمرین های کتاب :: درس چهارم-سوره فلق» ثبت شده است

هو الحق

اللهم صل علی محمد و آل محمد

تمرین های درس چهارم- سوره مبارکه فلق

نام قرآن پژوه: پروانه مسلمی


تصویرسازی از واژگان:

 

قول: کلام- گفتار ملحون

عوذ: ملتجی گشتن به کسی که قدرت پناهگاه بودن را دارد

رب: ارباب- صاحب- مربی

فلق: هرچه شکافته شود- بامداد- فجر

شر: جامع رذایل و خطاها- بدذاتی- در مقابل خیر

خلق: ابداع- ایجاد

غاسق: شب وقت غروب شفق- تاریکی بعد از غروب شفق- شب بسیار تاریک

وقب: فرود آمدن تاریکی بر مردم- درآمدن تاریکی شب

نفث: تف کردن- به دل کسی القا  کردن چیزی را

عقد: گره زدن

حاسد: بداندیش

 

 

 

مرحله دوم: گزاره نویسی

برب الفلق

-         پناه به رب فلق به خروج از تاریکی و عبور از شکاف تاریکی به سمت نور، امید می دهد.

-         پروردگار سپیده دم، سپیده دمی که نشانه ای خروج از تاریکی ها و ورود به نور است.

من شر ما خلق

-         هر کس باید مراقب خودش باشد که خودش و اعمال و نحوه حیاتش، برای دیگران موجب شر نشود.

ومن شر غایق اذا وقب

-         غفلت ها و بی خبری های ما از برخی از زوایای زندگی مان، می تواند مصداقی از تاریکی باشد.

و من شر النفاثات فی العقد

-         پناه بردن به رب فلق هم یکی از راه های گرفتار نشدن و خلاصی از گره هاست و هم راهی برای اینکه از دسته دمندگان در عقد نباشیم.

 

گزاره های کلی سوره

-         شرور می توانند از طرف ما به دیگران یا از طرف دیگران به ما باشند.

-         شرور، ابهامات زندگی، گناه ها، گره ها، حسد حاسد و گاه حتی خودمان هستیم ولی شاید اینها تنها چند مصداق باشند، لذا پناه بردن ما باید از شر ما خلق باشد، یعنی از شر هرچه که خلق کرده، یعنی تمام شرور.

-         همیشه خودمان را باید در معرض شرور بدانیم تا دچار غفلت نشویم، غفلت باعث می شود پناه نبریم و دچار آسیب شویم.

 

 

 

مرحله سوم: تدبر در سوره با نزدیک شدن به غرض آن

پاسخ به سوالات کتاب با توجه به جمع بندی سوره:

1-    منظور از شر: موضع گیری نامطلوب انسان نسبت به وقایع پیرامون، اگر انسان در موضع آگاهی به جای غفلت باشد، با دیدن نشانه هایی از شرور، با پناه بردن به رب فلق، خود را از آن شرور مصون می کند.

2-    می تواند در خارج از انسان هم وجود داشته باشد، و اغلب شاید همین طور باشد ولی برخی شرور هم از جانب خود فرد به خودش می رسند مثلا اگر به کسی حسادت ورزد، شر به خودش هم می رسد.

3-    اول اینکه تلاش کنیم خودمان آن شرور را برای دیگران نداشته باشیم، دوم اینکه به نشانه های بروز شرور توجه کنیم تا با دیدن آنها به روش هایی مثل توبه و استغفار، به خدا پناه ببریم.

4-    الف)فکر می کنم ظهور حزب الله لبنان فلق نابودی رژیم صهیونیست است. ب)هر چه بیشتر به نشانه ها توجه کنیم و مهارت کسب کنیم و از خدا یاری بطلبیم، بهتر می توانیم از آن استفاده کنیم.

5-    الف)در تحقق آرمان های الهی در جامعه، توجه به نشانه ها (فلق) امیدبخش است. باعث موضع گیری درست می شود، البته در صورت اینکه توجه به نشانه ها همراه با پناه بردن به رب فلق باشد. ب)توطئه های دشمن علیه نظام و انقلاب- زیرآب زنی ها در بین مردم

6-    الف)کسی که به رب فلق پناه برد، از هر شر و آسیبی در امان است.

ب)این گزاره به تنهایی نمی تواند غرض سوره باشد، به نظرم غرض را باید در ارتباط بین این گزاره و واژه فلق (نشانه ها) جستجو کرد.

 

مرحله چهارم:

حال اگر فردی دچار حسد دیگران شد، باید چه کند؟

-         اگر غافل نباشد، حسد دیگران می تواند او را وادار کند به خدا پناه ببرد و برای رهایی از آسیب دیدن از جانب دیگران، با خدا در ارتباط باشد.

 

۱ نظر ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۱۰
گردان طاها

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نام قرآن پژوه: بهاره هاشملو

 

تصویرسازی ازواژگان

قول فرمودن ،حرف زدن

عوذ پناهگاه ،اغوش مادر ,سجاده ،قران

رب .خداوند ،پروردگار ،اموزگار

فلق  :دم صبح ،فهمیدن اشتباه، دوری از گناه

شربدی ،احساس زشت

خلقابداع ،خیاطی ،خلاقیت

غاسقنصفه شب،غرق شدن درگناه

وقبچاله،چاه کوچک ،مغزگناه کار ،اسرائیل (علت این انتخاب ها: چون صفحه 87تو جدول وقب رو نوشته گودالی است درزمین که دران اب جمع میشود بخاطرهمینم بنده مثال چاله رو زدم و مغز گناه کار چیز بی ارزشی میشود مثل همان گودالی که تو اب جمع میشه و اسرائیل کار های بی هدف و بی لرزش مثل کشتن جان ادما می کند که هیچ کس دلیلش را نمیداند حتی خودش .)

نفثتف ،ریختن کمی از ابرو

عقدهم پیمان ،یکی شدن

حاسدبدی داشتن ،ذهن بیمار

مرحله دوم گزاره نویسی

قل اعوذ

٤_ برای نفس سالم پناه بردن حتمی است.

٥_ دفع همه ى شرور،پناه بردن به خداوند است  .

برب الفلق

٦_ پناه به رب فلق پناه به همه ى خوبیهاست وسوق به سمت بهشت .

من شرما خلق

٣_حتى انسان ازشرهاى نفس خودش هم باید به خداپناه ببرد .

من شرالنفاسات فی العقد

٥_ گره هاى  زندگیت را مدیریت کن تابه گره هاى دیگران نیفزایى ،واگرهم خواستى بدمی حداقل به گرهاى خودت بدم .

ومن شرحاسداذاحسد

٦_ حسداول خودت فرد را ازبین میبرد وگره ها را محکم تر میکند

٧_حسدانسان راازخدا دور میکند .

٨_ حسدمدت تاریکی را بیشتر ،ونیازبه پناه بردن را عقب تر می اندازد

گزار هاى کلى سوره

٧_ این سوره کمک میکند به نفست برگردی وبدانى حسد در وجودت هست ؟

٨_ از کلمات فلق امیدوار به ببخشش خداوند میشوى .

٩_ تذکرى است که بدانى به خداپناه بردن مثل خروج از تاریکی است وچه لذتى دارد .

مرحله سوم: تدبردرسوره بانزدیک شدن به غرض ان

١_ هرنوع بدى ازسوى مخلوقات که نفس خودمان در راس ان قرار دارد.

٢_ نه چون حسد به نفس انسان مرتبط میشود.

٣_ توبه ،بالابردن ایمان ،اصلاح اخلاق ،خواندن همین سوره

٤_ فلق مثل تولد بچه که از تاریکی رحم به روشنایى دنیا می اید ، 

مرحله چهارم: طهارت براى تدبر

٥_ تمام خوبی هاى خودش و بزرگترین نعمت که سلامتى است راباشخص معلول درنظربگیرد

٦_ سرک بیخودى به زندگى دیگران وکشف چیزهایى که به ماربطی نداره

٧_ اگراهل دین و دین دارى بشویم از حسدو.. دست میکشیم

*

٣_بایدتلاش کندطرف مقابل راهم به ن چیزمورد حسدواقع شده برساند البته اگرچیزخوبی باشد

٤_ واگرهم به چیزخوب از ما حسودى کرد ان را پرورش دهیم


۰ نظر ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۶
گردان طاها

بسم الله

 

در این قسمت نمونه هایی از تمرین های سوره مبارکه فلق که در کتاب مقدمات تدبر از قرآن پژوه خواسته شده است، ذکر می شود. این تمرین ها توسط اعضای گردان انجام شده اند. لطفا هر یک از قرآن پژوهان که نکاتی در تکمیل یا اصلاح تمرین های حل شده دارند در این قسمت بفرمایند. لطفا تمرین های حل شده خود را در قسمت "تماس با ما" قرار دهید تا دیگران نیز از نکات شما بهره مند شوند. انشاالله که ساعی در مسیر تدبر و عمل به قرآن باشیم.

لطفا سوالات خود را ذکر کنید که انشاالله توسط افراد مختلف گردان پاسخ داده شود.

 

در این جا از نکات و سوالات ذکر شده توسط خانم فاطمه سادات هاشمی بهره مند می شویم:

تصویر سازی کلمات:

قل ( ابراز کردن ) : نامه - نقاشی

أعوذ :  چادر(پوشش ) - پناه بردن کودک به مادر

رب : رهبر- مربی

فلق : شکافتن دانه - حرکت از مرحله کودکی به نوجوانی و یا از نوجوانی به جوانی و ... – بلوغ  

شر : ظن بد – جهت گیری نامناسب نفس  

خلق : اختراع – آشپزی 

غاسق:  تاریکخانه عکاسی  

وقب : سرطان رو که با رشدش به مکان های دیگر نفوذ می کند و توسعه می یابد.

نفاثات : سحر

عقد :عقد پیمان ازدواج ؛ گره خوردن روح دو انسان- معامله – بافتن رشته های مو- دوستی 

نفاثات فی العقد :  مثل کسی که در تصمیم های کوچک ما را کم می بیند و سعی در توقف حرکت ما دارد

حسد: دشمن  

 

سه تا سؤال هم برام پیش اومده :

سؤال : در مورد واژه رب ، منظور سوق دهنده به سوی کمال حقیقی است یا هر کمالی ؟ چه درست و چه غلط ؟ مثلا برای عده ای پول و مقام ،کمال حساب می شود.

جواب هایی ذکر شده از افراد مختلف 

احمدیان:

در بیان قرآن کمال تنها برای جریان حق مطرح است و جریان باطل نیز به واسطه جریان حق معنا پیدا کرده است و درست تر است که بگوییم جریان شبه باطل چون باطل حیاتی در واقع ندارد.

خانم ادیب: 

جواب  : رب: سوق دهنده به کمال حقیقی هر شیء و هر شخص 

و لذا واژه رب اسماء بسیاری را در خود دارد

مثل رزاق- وهاب- هادی - و ملک و اله و بسیاری دیگر

 

 

سؤال : اگر چیزی را که بهش حسادت می شه به اون فرد حسود ببخشیم کار اشتباهیه ؟ یعنی با دلبستگی خودمون هم در این بین داریم مبارزه می کنیم..من خیلی پیش اومده چیزی را یک نفر حتی با این عنوان حسادتش را ابراز کرده که چرا مال تو باشه ..بدش به من .. خوب من فکر می کردم که اون چیز مثلا یک پارچه حرم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ممکنه خیلی برام با ارزش باشه ولی حس می کردم نگه داشتنش دیگه ارجح نیست نسبت به بخشیدنش ...هر چند این باعث از بین بردن حسادت اون شخص فقط در یک مورد خاص می شد ...

احمدیان:

شما راه حلی برای در امان ماندن از شر حسود فرمودید. در احادیث هم می فرمایند که برای در امان ماندن از شر حسود به او هدیه دهید. این نکته خوبیه به خصوص همان طور که شما فرمودید از سر تهذیب نفس باشه نه از سر ترس و ... . اما این که آیه همواره این امر ممکن است یا نه باید صحبت کرد. مثلا همان طور که شما فرمودید از مصادیق حسود دشمن است چون دشمن چشم دیدن نعمت ما را ندارد پس تلاش می کند تا آن را نابود کند. حاسد نعمت رو نمی تونه ببینه و می خواهد که به صاحب نعمت ضرر ببیند. این جا بایستی طور دیگری رفتار کن. یعنی چنان مقاومت خود را بالا ببریم که دشمن هر ضربه ای که به ما وارد کند ما آسیبی نبینیم و مقاوم تر شویم. پس نحوه برخورد با حاسد می تونه در مراتب مختلف، متفاوت باشد.

خانم ادیب: 

بخشیدن را باید در عمل به آدمها یاد داد و اگر بتوانید ببخشید که کار خوبی هم کرده اید

 

 

  سؤال  : این که ما یک کار آهسته پیوسته شروع کنیم مثل خوندن روزی ده صفحه از یک کتاب ، بعد ینفر که مطمئنیم از روی حسادت نمی گه بیاد بگه خیلی کمه .. این میشه مصداق  نفاثات فی العقد ؟ چون ممکنه یک نفر با همین جمله چنان تحت تأثیر قرار بگیره که همون کم را هم بذاره کنار و یا میشه مصداق اون شری که باید بهش نگاه فلق گونه کنیم وخودمون را بالا بکشیم و درواقع در همون مرحله که توانمون هست نگه داریم و یا گزینه هیچکدام ؟

 

احمدیان

همان طور که فرمودید این نکته آن شخص یه فلق زندگی است که باید به آن توجه کرد. شخصی به علت این تذکرات کار خوبش رو ترک می کنه داره از ضعف و ظرفیت پایین خودش ضربه می خوره. البته این حرف معناش این نیست که وقتی می دونیم افراد ظرفیت پایین تری دارن تحت فشارشان قرار دهیم؛ نه. ما باید مراعات افراد رو بکنیم اما از وظایف هر فرد هم این است که به مرور ضعف های خود را رفع کند.

خانم ادیب:

هر کسی که هر چی میگه نفاثات فی العقد نیست چون دمیدنش با غرض و مرض قبلی ممکنه نباشه

اگر کسی چیز ساده ای گفت و ما کند شدیم جزء من شر ما خلق است

چون حتی ممکن است ما با یک تشویق هم کند و خاموش بشویم که به خودمان بستگی دارد

پس برخورد ما با هر موضوعی است که میتونه اون رو شر یا خیر کنه

در کلاس افراد به چند گروه تقسیم میشن و روی عناوینی مثل مهربانی و دوست و دشمن و بیماری و پول و زیبایی و قرآن  و شیطان بحث میکنند که ببینند کدامشان مطلقا خیر یا شر هستند و با گفتگو به این نتیجه میرسند که بستگی دارد به برخورد ما

حتی شیطان با وسوسه اش و گوش ندادن ما به حرفش عامل رشد می شود و بهشتی می شویم

و قرآن را وقتی باهاش مقابله کنیم برای ما شر می شود

اما تقوی و درستکاری است که مطلقا خیر است و گناه و برنگشتن از آن است که مطلقا شر است 

بندگی و پایداری بر آن مطلقا خیر است و عصیان و بازنگشتن از آن شر

اما گاهی گناه و توبه و رجوع قوی تر از قبل ممکن است خیر باشد و عامل نجات

با این تفکر دیگر به راحتی نمیشود دنیا و جامعه و دیگران را عامل خطاو انحراف خود بنامیم چون میشود در همین جامعه کسی به راه خیر برود

و با همین خانواده مشکل دار، کسی خود به بهشتی در درجات متعالی  برساند

 

۱ نظر ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۵۹
گردان طاها