طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

امام حسن عسکری علیه السلام ‏‏ اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. //‏
طه هدایتگر به قرآن

بسم الله الرّحمان الرّحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اینجا جمع شده ایم تا به عنایت الهی یاد بگیریم که چطور قرآن بخوانیم. یاد بگیریم که چطور با قرآن و برای قرآن زندگی کنیم و در یک کلام چگونه خانه دل خود را پر کنیم از عطر قرآن و به عنایت طاها قرآن شود اولین اولویت زندگی مان.

آخرین مباحثه از کتاب مقدمات تدبر/سوره عبس

شنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ق.ظ

بسم رب العالمین

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین الاطهرین

 

    موضعگیری حق در برابر هدایت جامعه چیست؟ و ملاک ارزیابی برای هزینه کردن در امور فرهنگی در این زمینه چیست؟

 

      چگونه می‌توان به طعام خود نظر داشت؟

 

 

به حول و قوه الهی به پایان کتاب مقدمات تدبر رسیدیم؛ انشاالله که قبول باشد.

 

۹۳/۰۵/۱۸
گردان طاها

نظرات  (۴۸)

سلام بر هم مدرسه ای های قرآنی!
نشریات اخیر کاشف، رسانه فرهنگی-خبری مدرسه دانشجویی قرآن و عترت با پرونده ی مصاحبه با اساتید مدرسه در رابطه با تغییرات اخیر نظام آموزشی، چشم اندازهای علمی و ... را می توانید از سایت کاشف دانلود کنید:

www.ekashef.ir
با تشکر

جهت دریافت نظرات شما و همچنین متن های دوستان:
info@ekashef.ir

خب باید فکر کرد که چرا مواجهه با نابینا موجب عبوسی و رویگردانی می شه.
ادامه می دیم و می ریم به آیات بعد. 

وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى: شخص عبوس یه ادراکی برای خودش فرض کرده که خدا این درک رو ازش دور می دونه. شاید او تزکیه یابد. پس فرد عبوس برای تزکیه معیاری قایل شده و فرض کرده که درک می کنه.  اما این معیار رد شده. شاید معیار ظاهری بوده که ویژگی اعمی هم ذکر شده.
ببخشید اذان مغرب دارن میگن انشاء الله بقیه ش برای روز بعد
خوبه ادامه بدید. در همون قسمت اول بمونیم. خوبه ربطی به سر کلاس و غیر کلاس نداره. همه حرف های ما از کتابه. چیزی بیشتر از کتاب نیست در بیرون.

خب یه فضا رو داریم ترسیم می کنیم. شرح و بسط بدیم همین رو. 
آهان خوبه.
عَبَسَ وَتَوَلَّى: یک اتفاقی افتاده یا فرد با چیزی مواجه شده است که باعث حزن و رویگردانی شده. پس یکی یه مسئله رو خوش نداره.
أَن جَاءهُ الْأَعْمَى: این رویگردانی اشت به خاطر مواجهه با یک نابینا بوده است.

من طبق تمرین های کتاب گزاره نوشتم ..من که سر کلاس نبودم ....
اینم برای موضوع دوم سوره

کتابی که از سوی خدا به دست سفیرانی والامقام آمده تا تذکری باشد

کتابی که برای هر کس بخواهد پند دهنده است

کتابی که میزان است و تذکر

دسته بندی آیات را جلسه قبل گفته بودم
شما خیلی خوب گزاره نویسی می کنید. الان قصدمون اینه که گزاره ها مرحله بندی کنیم.

برای فضای اول  و ارتباط بین تصویرسازی کلمات من اینا رو یادداشت کردم

 

وقتی برخوردهای اجتماعی مخالف دوست داشتن های  خدا است

وقتی در برخورد اولیه با شخصی قضاوت های نادرست می شود 

وقتی وجود یک فرد کامل در اجتماع حلال مشکلات می شود


و در مرحله بعد تفکر
حال با توجه به نقش کلمات در سوره، رخدادها و مسائلی که سوره بر آن تاکید دارد را تصور ‌کنید
یه مرحله دیگه هم درباره تفکر
برای به دست آوردن ارتباط واژگان در سوره، دانستن نقش آنها در جمله مهم است؛ زیرا به واسطه نقشی که در جمله دارند حالت فعل، فاعل، مفعول و ...متفاوتی خواهند داشت؛ زیرا تاثیر و تاثر عناصر یک سوره منوط به نقشی است که برای آن در سوره تعیین می‌شود. 
در سوره فلق هم گام اول و تفکر رو این طور توضیح می ده:

در این مرحله لازم است علاوه بر معانی واژگان سوره به تصویرسازی واژه پرداخته، در صورت امکان ارتباط واژگان را با هم بررسی کنیم. تقویت تصورات مربوط به واژگان و ارتباط درست آنها با هم باعث می‌شود تا بتوانیم نسبت به اتفاقات و حقایقی که در سوره از آن یاد می‌کند، واقف شده و حتی گاهی با کشف روابط مخفی بین آنها، به علوم جدید برسیم. و در نهایت، ارتباط بین این تصویرها نوعی علم در ما به وجود آورده و منشأ رأی و نظر و باورهای ما میشود. 

خب جزوه برای سوره کوثر این طوری تفکر کرده:

-        دلیل عطای کوثر به رسول مکرم صلی الله علیه و آله؛

-        چیستی و آثار این عطا؛

-        ارتباط این عطا به انسانهای دیگر؛

-        سیر، حرکت و سمت و سوی این عطا در زندگی بشر؛

-        نوع عکس‌العمل رسول در قبال این عطا؛ 

-        آثار و نتایج نزدیک و دوری که این عطا در عالم از خود به جا می‌گذارد؛

-        تبعات آن برای کسانی که در راستای این عطا نیستند.

دقت در مضامین لغات آیات و سوره و کشف رابطه بین آنها 
مراحل تفکر   بیان موضوعات سوره و تصویر سازی عناصر هر موضوع و ارتباط موضوعات با هم و گزاره نویسی
خب تعریف گزاره تفکری یادتونه
می شه بگید
این گزاره های بخش اول بود که رخداد اجتماعی را بیان می کرد
 

از روی ظاهر نمی شود قضاوت کرد

چه بسیار کسی که بینایی ظاهری نداشته باشد ولی دلی بینا داشته باشد و چه بسیار کسی بینایی ظاهری داشته باشد ولی کوردل باشد

در هنگام دیدن ظاهر هر کس احتمال بدهیم که او هم قابل هدایت است

تشخیص قابلیت هدایت  اشخاص به دست ما نیست

تکبر و خودبرتر بینی باعث تغییر حالت چهره و عبوس شدن هنگام برخورد با افرادی که به ظاهر پایینتر از او هستند

قبل از این که به کسی چهره در هم بکشیم و پشت کنیم و رو برگردانیم فکر کنیم که او هم ممکن است هدایت شود

ناتوانی جسمی کسی دلیل بر ناتوانی روحی او نیست

بسم الله
سلام خانم هاشمی جان
لطفا گزاره تفکری از سوره عبس بنویسید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
من آماده ام بفرمایید
با صلوات بر محمد و آل محمد
انشاالله
یا علی
بله انشاء الله زماشن را هماهنگ می کنیم
ممنون از حضورتون
امیدوارم همه ما به درک فقر برسیم
خداحافظ
لطفا برای دفعه بعد یه مرور روی سه درس اول داشته باشیم که یه آمادگی برای امتحان هم  حاصل بشه. 
بحثمون هنوز سوره عبس است اما با توجه به مباحث سه درس اول می ریم سراغ این سوره.
خب بریم برای مباحثه بعدی؟
در دسته آخر هم شرح قیامتی و حقیقی این فرد است. چنین فردی در قیامت فرار می کنه. فرار وقتیه که فرد حس ناامنی داره. یا احساس خطر می کنه. صاخه می آد. بعد وقتی برادرش رو می بینه می فهمه باید فرار کنه. متوجه یه سری مسئولیت هایش می شه که در برابر برادرش انجام نداده. حالا می بینه باید فرار کنه. اگر اون عبس و تولی یه حسی داشت که این اعمی برادرشه و در برابرش وظیفه داره و در برابرش مسئوله و در قیامت بازخواست می شه دیگه چنین رفتارهایی نداره.
من منظورم اصل ذائقه بود
مثلا ورزش ذائقه است که رسول هم بهش سفارش کرده حالا هر کس دنبال یه ورزش میره طبق ذائقه خودش
اصل طعام باید مفید باشه ولی حالا اگر از بین شیرینی ها من کنار خرما فالوده خوردم ولی رسول نخورد این دلیل بر همراستا نبودن با رسول نیست
اصل پاک بودن طعام است
بله
این صحبت شما درباره بیم از سقوط می شه خشیت. فرد یه ترسی در درونش از عظمت خدا داره. چون متوجه عظمت خداست دیگه عظمتی برای خودش قایل نیست. پس دچار استغنا هم نمی شه.
درست می گید درباره ذائقه و الگو داشتن. اما گاهی وقتی ما الگو می گیریم ذائقه فردیمون رو فراموش می کنیم. بعد متوجه این نیستیم که الگوی ما شاید به بعضی چیزها نیاز نداشته باشه اما ما نیاز داریم و نباید این تنوع نیاز و میل نادیده گرفته شه. مثلا من نیاز دارم به ورزش دو اون هم چند روز در هفته. اما رسول شاید چنین نیازی نداشته باشه. میل رسول شاید به اسب سواریه. من میلی ندارم به اسب سواری. اشکالی هم نداره. عالم دنیا این طور که باید تنوع ها رو درش اکرام کرد و محترم دونست. و برای هر کاری اول میلش در درون ایجاد شه و بعد بریم به سمتش. اگر میل دیدار با عالم رو نداری اول ببینی چرا این طوری. اگر گناهی هست از خودت دور کن و میل رو در خودت ایجاد کن و بعد برای دیدار عالم اقدام نکن. نه این که بدون میل بری به دیدار عالم.
و البته باید ذائقه مون را با ذائقه رسول یکی کنیم
چون ممکنه من یک چیزی را خیلی دوست داشته باشم ولی برام مضر باشه
در دسته چهارم بحث طعام مطرح می شه. تنها امر سوره همین است که به طعامت توجه کن. بعد انواع طعام ها رو می گه. طعام هایی مختلف از یه آب و یه ارض. طعام بحث ذائقه رو مطرح می کنه. افراد بنا ذائقه شان متفاوتند و اشکالی هم نداره. اصلا کسی که وارد جریان فرهنگی و فکری می شه باید حتما این رو در نظر بگیره که افراد متفاوتند و اشکالی هم نداره. اصلا خوبه. بایستی ذائقه افراد رو شناخت . افراد باید ذائقه خود را و آن چه بهش میل دارن رو بشناسن تا مسیرشون رو دریابن. طعام با سبیل مرتبطه.
این میشه همون حس نکردن نیاز در سوره مبارکه همزه که فرد فکر می کنه دیگه همه چیز کامله و همه کارهاش تا آخر درسته ... غافل از این که دعای ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا مربوط به همین مواقع است ...یعنی انسان همیشه یک حالتی داشته باشه که بدونه ممکنه از این بالا سقوط کنه
وقتی کسی فکر کنه به نهایت رسیده و بایسته سقوطش حتمی است
در دسته اول یه تصوری معرفی می شه که فرد در برتری اش بحث غنی و استغنی بودن رو مطرح می کند. در دسته بعدی این تفکر نفی می شه و غنی حقیقی رو مطرح می کنه.
درسته از جنس کفره. اما ببینید از جانب چه کسی این رفتار سر زده. انگار که اعمی به او مراجعه کرده و یا او در محیطی بوده که مراجعات به پپامبر می شده. این عبس از کسی ظاهر شده که ظاهرا ایمان داشته. سوره انذاری که می دهد برای اهل ایمانه. که مبادا فکر کنید دیگران از شما نسبت به هدایت دور ترند اون هم به خاطر یه سری نابینایی های که دارن. مثلا یه دریافت هایی ندارن. بعد مومن به خاطر این ها برای خودش برتری قائله.
در دسته بعدی شرحی بر قرآن و ذکر، صحفی آن و سفیران آن می دهد. کلا قبل خودش را نفی می کند و اعتقاد درست را بعد خودش توضیح می دهد. کلا در قرآن تصورات و عرفیات اشتباه رو مطرح می کنه. یه تصوری هست که ثروت مندان برتری دارن بر دیگران. افراد هم می آن ارتباطشان با افراد رو با این معیار تنظیم می کنند. کلا می آید و نفی می کنه این تصور رو.
در دسته سوم یه قانون می گه. کسی که کفر می ورزد مرده. این جریان عالم. خدا هم او را کشته. 
من فکر می کردم این بیشتر شبیه کفر هست تا نفاق چون تو آیه آخر هم داریم اولئک هم الکفرة الفجره
بله
ریشه نفاق درونیه و حاصل پنهان کردن کفر درون و اظهار دروغین ایمان. اما به هر حال در ابتلائات ظاهر می شه. سوره توبه بحث رویگردانی از جهاد منافقان رو می گه. بهونه می آرن برای نرفتن به جهاد. این جا هم یه شرح دیگری است. شخص ایمان آورده اما چنان گمانی به خودش برده که من فلانم و گمان کرده که دیگری از هدایت دوره. 

شخص فکر می کنه درایتی داره که می تونه ملاک هدایت یافتن و نیافتن رو بفهمه. در حالی که خدا می فرماید شما این رو نمی دونید. 
این ها برای هدایت یه سری ملاک ظاهر قایل شده اند. 
این چنین رفتارهایی حکایت جریان های فکری داره که بعضی نزدیک پیامبر می شن نه از شوق هدایت خودشون و دیگران. براشون بحث جایگاه پیدا کردن مهمه.
نفاق مگر ظاهر هم می شه ؟
ببین انگار خطاب اول سوره به پیامبر است که انگار او عبس و تولی کرده است. اما این طوره که این ها چنین انتظاری از پیامبر داشته اند. خداوند می فرماید اگر پیامبر چنین می کرد ما او را عتاب می کردیم. از خلق او بعید است. لطفا از پیامبر چنین توقعی نداشته باشید.
بسم الله
سوره مبارکه عبس همون طور که شما فرمودید اول یه واقعه و داستان رو روایت می کنه. انگار که یه شخصی سراغ هدایت و قرآن رو گرفته. بهش نشانی مسجد رو دادن و گفتن برو پیش پیغمبر. بعد رفته به مسجد و یکی که از مسلمان هاست و انگار از اطرافیان پیامبره به خاطر ظاهر این نابینا بهش ترش رویی می کنه. 
بعد آیات شرحی می ده بر درون این فرد. یه دلیلی از جنس کفر نه از جنس جهل. یه زمانی شخصی از جهلشه این ترش رویی. اینجا دلیلش کفره. این شخص عبوس و تولی دو مدل اند. گاهی خودشون عبس و تولی می کنن و بعضی هاشون از پیغمبر انتظار چنین حرکتی نسبت اعمی دارن.
این شرحی است بر نفاق.
شما بفرمایید ... شده حکایت ایرانی ها از در می ترسن ...اینو بعد خصوصی می گم
خیلی خوبه
خب بریم سراغ برنامه همیشگیمون
از سوره بگیم
شما شروع می کنید یا بنده شروع کنم؟
 

گاهی بعضی به نظر ما قابل هدایت نیستند ولی به فرموده امام رضا علیه السلام هرگز نباید خود را برتر از دیگران دید شاید همان لحظه او نزد خدا از شما عزیزتر باشد .

پس فاصله هدایت و گمراهی هر کسی ممکن است به اندازه یک نگاه باشد .

 کسی هدایت می شود که میل به تزکیه و ذکر داشته باشد.میل به تزکیه را می توان از سعی و خشیت فهمید .

  بهره مندی از ذکربا ارتباط با قرآن حاصل می شود و

 تزکیه انسان با توجه او به مقاطع خلقت خود که این تزکیه یکی از موارد لازمش توجه به طعام هست طعام جسم و روح

  و یکیش به یادآوردن قیامت و یوم تبلی السرائر و این که در هم کشیدن چهره باید در زمان مشاهده کفر و فجور باشد.

پس باید   قرآن را متن زندگی قرار داد ودر جامعه وارد کرد تا ملاک های غلط جامعه اصلاح شود و همچنین با یاداوری مراحل خلقت خود ازمبتلا شدن به غرور جلوگیری کردوبا پرداختن به خود از دیدن عیوب دیگران غافل شد ( علیکم انفسکم )

همین طور که به غذای مادی خود توجه می کنیم بدانیم به روح خود چه می خورانیم و ورودی های خود را پاک کنیم تا بتوانیم از ذکر بهره ببریم .

ممنون
عالیه
حالا می شه بین این قسمت ها یه ارتباطی بفرمایید
یه ارتباط مختصر هم کافیه
ابتدا یک رخداد اجتماعی با موضوع هدایت و سپس قرآن و تأثیر آن بر افراد و سیر وجودی انسان از ابتدا تا برانگیخته شدن و ارزش طعام و نعمت های خدا و قیامت و حالت های مختلف انسان ها  

 

خب برای امروز اول می شه سوره رو دسته بندی کنید.
یعنی بگید مثلا این آیه تا آن آیه قیامت رو می گه و به همین ترتیب سوره رو دسته بندی کنید.
نه نرسید
خب خدا رو شکر که رسیدید.
از اون جا که انشاالله روز جمعه امتحان دوره رو براتون می فرستم این سوره رو با رویکرد امتحان بریم جلو
امروز خود سوره رو بخونیم و برای مباحثه بعدی با یه برنامه بریم جلو. خوبه؟ برای آماده شدن برای امتحان می گم.

سلام براتون پیام گذاشتم با تاخیر میام نرسید ؟ببخشید نقص فنی پیش اومده بود
سلام فاطمه خانم
هستم
سلام
طعمش آنقدر چشیدنی است که دوست دارم بارها و بارها تکرار شود
و هر بار چشیدنش طعمی جدید دارد درست مثل طعم میوه های بهشتی که تکرار می شود ولی تکرارندارد
پایان این مقصد سوره مبارکه عبس نیست ..
پایانش پایان من و توست که به آغاز دیگری پیوند می خورد
به آغازی که پجاودانگی است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی