طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

امام حسن عسکری علیه السلام ‏‏ اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. //‏
طه هدایتگر به قرآن

بسم الله الرّحمان الرّحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اینجا جمع شده ایم تا به عنایت الهی یاد بگیریم که چطور قرآن بخوانیم. یاد بگیریم که چطور با قرآن و برای قرآن زندگی کنیم و در یک کلام چگونه خانه دل خود را پر کنیم از عطر قرآن و به عنایت طاها قرآن شود اولین اولویت زندگی مان.

مباحثه ششم/سوره مبارکه زلزال

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ



بسم رب رمضان

و صلی الله علی محمد و آل الطاهرین

 


آیا به نظر شما ارتباطی بین سوره مبارکه زلزال و وقایعی که در زندگی هر انسانی اتفاق می افتد، وجود دارد؟

 


انشاالله این ماه مبارک برای همگی پر خیر باشد و ما در گردان طه بتوانیم لحظاتی نورانی را در کنار هم داشته باشیم.


پی نوشت: این روزها در تلاشیم علاوه بر سامان یافتن هر چه بیشتر فعالیت های گردان، کالبد آن نیز آراسته تر شود. لطفا نظرات خود را درباره قالب و یا هر تغییر که در وبلاگ لازم است، بفرمایید.

۹۳/۰۴/۱۴
گردان طاها

نظرات  (۴۹)

سلامی در سحر زیبای ماه مبارک
بله خانم احمدیان عزیز ...به قول استاد غفرانی

(انسان  در گام نخست باید بداند در کجا وچه شرایطی زندگی میکند؟خداوند در آیه 4 سوره بلد، محل زندگی همۀ انسانها را (کبَد) یعنی محل سختی ومشکلات معرفی میکند. با این آگاهی، ساختارزندگی انسان زیر و رو میشود. دیگر همۀ هدفش کسب آرامش و رفاه نیست،چرا که فهمیده است ،دنیا ظرفیت آرامش مطلق را ندارد. بلکه تنها مکانی است برای امتحانات الهی.پس همه باید به فکر دست وپنجه نرم کردن با مشکلات باشند.

منتها هرکسی مشکلات خودش وآسایش دیگران را میبیند.به  همین خاطر، همه دوست دارند جای کس دیگری باشند.کسی که به این اصل آگاه باشد ،دیگر هیچگاه آرزو نمیکند جای دیگران باشد.سعی میکند با شناختن  نقش وجایگاه خودش،با بررسی  توانایی ها، استعدادها وامکاناتش، بهترین نقشی را که میتواند ،در زندگی اش بازی کند. )

پس اگر به مشکلات به دید رشد دهنده نگاه کنیم به استقبالشون می رویم و فرار نمی کنیم .... به قول آیت الله امجد میم مشکلات را برداریم تا شیرینیشون را حس کنیم ..من همیشه می گم هر چی مشکلات بزرگتر ، شکلاتش شیرین تر (هر چند شیرینی دوست ندارم)

موفق ....

ممنون خانم هاشمی. خیلی مفید بود. درک ابتلائات و این که مسیر رشد و قرب از ابتلا می گذرد و این که دنیا با ابتلائات در آمیخته مسئله خیلی مهم و کلیدی هست. انشاالله که اهل قرب باشیم.

خیلی مسائل و نقش ها در زندگی هست که نگرانم می کنه که آیا از پسش بر می آم یا نه. اینقدر که گاهی فکر می کنم شاید بهش تن ندهم و از نقش مسلمم در زندگی فرار کنم. امروز یه نکته بسیار با ارزش یاد گرفتم که "سوره زلزال بخون تا از زلزله حفظ بشی" خیلی برام ارزشمند بود. ممنون . این هم از آثار مباحثه است.


و اما در مورد ریشه زلزل به آیه ای برخوردم  که زلزله های دنیا را بیان می کند ...که همان ابتلائات هستند

هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیدا / 11 احزاب

مؤمن در معرض ابتلا و آزمایش است. (خدا در آیه اول سوره عنکبوت هم فرموده احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتندن ) 

 جنگ، ترس، وحشت و شرایط سخت، وسیله آزمایش‏اند.

در سختى‏ها، انسان‏ها شناخته و صف‏ها جدا مى‏ شوند . (جدایی صف در دنیا  شبیه آیه یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم )

استوارى انسان، در گرو استوارى روحیّه‏ ى اوست. (اگر روح ضربه دید انسان متزلزل مى ‏شود.)

حالا چکار کنیم برای تقویت روحیه هامون ...مهمترین راهش ارتباط با خدا و ذکر است ( الا بذکر الله تطمئن القلوب ) ...راه های دیگه را شما بگید ...


استفاده از تفسیر نور

سلام امروز این آیه را می خوندم و به ارتباطش با سوره زلزال فکر می کردم

وَ ما تَکُونُ فی‏ شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفیضُونَ فیهِ وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ / 61 یونس

توی این آیه حتی اعمال کوچکتر از مثقال ذره را گفته که به حساب می آد و این شاید اشاره به دقیق بودن حساب داشته باشد

در این آیه شاهدانی غیر از زمین را بیان کرده (خدا و فرشتگان ) شاهد بر افکار (شان ) گفتار ( تتلوا) و کردار (عمل )

پس توجه به شهود خدا باعث شرم و حیا و دوری از گناهان می شود


هذا من فضل ربی
یا مهدی عج
یاد دعای تحویل سال افتادم : حول حالنا الی احسن الحال
انشاء الله بتونیم اهل عمل باشیم ...لطف کردی اومدی
دیروز تو فکر بودم که یه دفترچه تهیه کنم و قبل از این که دیر بشه سعی کنم متناسب با سوره های قران و به خصوص سوره های مقدمات تدبر نکته بنویسم درش. مثل این که چه اتفاق هایی مثل زلزله هست و برام علم می آره از حقیقت اعمال. مثل این که چه وقایعی نقش فلق داشت. مثل این که چه اعمالی نقش حاصل وسوسه خناس بود و دوری از اسما خدا

با اجازه ات برم عزیزم. باید برم بیرون.
ممنون از این که اینقدر شما با برکتید که فرصت قرآن خوندن رو برای ما فراهم می کنی.
یا علی
40 مین نظر منو به این فکر انداخت که می شه توی بحث طهارتی این سوره قراری 40 روزه بذاریم و هر حادثه ای حتی کوچک که پیش اومد را بهش فکر کنیم و این علو درجه را ازش بیرون بکشیم و با نشانه یابی و حرکت برسیم به غرضش و انشاء الله علمش را هم بهمون بدن
الهی آمین.

درک کربلا و همراهی با آن خیلی مهمه. انشاالله خدا توفیق بدن به ما. فردی با روحیه کربلایی آسودگی در دنیا نداره. همواره آماده است.
سوره زلزال سوره مهمی است از حیث عملش. دعوت می کند مخاطب رو برای انجام عمل. فرد وقتی سیستمش رو می بندد که عمل کند ودرست عمل کند عاقبت گرا می شه. اما فرد اگر شروع کند که به این که آیا قیامت هست و ارزش دهی چگونه است که این گونه اعمال راه به جایی نمی برد. درکش بنا یه عمل است.
این که آقای باقری فرمودند که " نتیجه زلزله در این سوره علم و صاحب خبر شدن است" این نکته خیلی مهمیه. خودش یک علو و علم می آورد.
امروز قراره سوره زلزال ببردمون کربلا ....چقدر دلم هوایی شد
بیا به این نیت بخونیم که مثل حر متحول بشیم و درونمون به لرزه در بیاد و درکمون از کربلا و امام حسین علیه السلام بالاتر بره
بله. 
حداقل روحیه ای که در انسان ایجاد می شود اینه که حتی از کوچکترین عیوب و اعمال هم غفلت نکنه. کوچکی ای برای بدی قائل نشود. 
در روایات هست که زیاد سوره زلزال را بخوانید و از خواندنش خسته نشید. وقتی زیاد بخوانید دیگر به زلزله و بلایای طبیعی نمی میرد. اگر هم بمیرد یه ملک کریمی بالای سرش هست و آرامشش می دهد.
در واقع ذکر و یادآوری و قرائت این سوره منجر به نجات از زلزله ها می شود. چه زلزله مادی و چه معنوی. 
حداقلش این است که هول و هراس از انسان به واسطه بعضی پندارها دور می شه.
با کنار هم دیدن آیات انتهایی دو سوره می توان گفت حتی ذره ای اعمال نیک یا بد هم وزن دارد و محاسبه می شود ...پس عیش راضیه ممکن است با کوچکترین عمل ما ارتباط داشته باشد و همچنین ممکن است اعمال بدی که کوچک شمرده می شود صاحبش را به هاویه ببرد
بله تا وقتی فرصت توبه هست این زلزله ها تذکرند. مانند کربلا که بعضی رو به خودشان آورد و قیام کردند.
ممنون. چقدر خوب ارتباطات رو دیدید. سوره ها یه حقیقت رو از وجوه مختلف شرح می دهند. در این جا هم قارعه از ریشه قرع بر می اید که اشاره به کوبندگی قیامت و از جانب فاعل آن یعنی کسی که می کوبد و چیزی که می کوبد صحبت می کند.
زلزال مجهول می آید. وقتی لرزانده می شود و سخن می گوید. تاکیدش بیشتر می رود روی آن چه لرزانده می شود.شرحی است بر حال ارض و آن چه به واسطه حال ارض برای دیگران رخ می دهد.
خوب البته زلزله قیامت دیگه برای ساختن  نیست  اما گمان می کنم زلزله های دنیا فرصتی هستند  برای آبادانی
با مقایسه این سوره با سوره مبارکه قارعه
آیات اول سوره قارعه ( القارعه مالقارعه  ) سخن از قیامتی سنگین و دور از ذهن می کند و در سوره زلزال هم ( اذا زلزلت الارض زلزالها ) زلزال نشان از تاکید دارد و ها آخر آن نشانه اختصاصی بودن این زلزله است
 و ما ادراک مالقارعه و وم قال النسان مالها نشان از اضطراب و غیر قابل تصور بودن ماجرا دارد
یوم یکون الناس کالفراش المبثوث و یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیرو اعمالهم  هر دو سخن از پراکندگی انسان ها در موقف قیامت دارند
و آیات بعدی هر دو سوره در باره وزن عمل و نتیجه اعمال هر گروه ( خیرگزین و شرگزین ) صحبت شده
شاید این دو اتفاق خیلی تقدم و تاخر ندارند. همین که می بینند دسته بندی می شود و بهشت و جهنمشان رو می بینند.البته بنا به صحبت علاوه شاید بهتره بگیم تکیه بر بعد حساب است.
در واقع این طور نیست که زلزله افراد رو خراب کند یا بسازد. زلزله سخن می گوید. لرزید که زبانش باز شود.
انگار زبونش تو لرزشش بود.
پس یعنی یروا اعمالهم همان تجسم عینی اعمال است به همراه نتیجه عمل
یعنی بعد از گذشتن از موقف حساب پراکنده می شوند
سوره مبارکه زلزال از جمله سوره های قرآن کریم هست که اگرچه از جلوه قیامتی اعمال صحبت می کنه، شرحی است بر زندگی دنیوی.
در زندگی زلزله های مختلفی واقع می شود با مراتب و سنگینی های مختلف. روزی مانند کربلا یه زلزله عظیم واقع می شود که حقیقت افراد آشکار می شه. 
خب این لام در لیروا به معنای "برای" باز همان معنا رو می رسونه. بازم به معنای رفتن به میزان و دسته بندی شدن به بهشتی و جهنمی (به خصوص با توجه به آیه بعد) به ذهن نزدیک تر می آد تا این که بگیم این تشتت به معنای هول و هراس قیامته نه حاصل دسته بندی از محل حساب.
و توی بحث طهارتی سوره رسیدم به این نکته که : حاسبوا قبل ان تحاسبوا ...یعنی  هر لحظه با میزانی که قرآن و اهل بیت علیهم السلامند ( ثقل اکبر و ثقل اصغر ) اعمالم را بسنجیم و کسری هایش را جبران کنیم تا آن زمان اگر لازم بود که حتما هم لازم است شفیعانی بیایند و کسری هایی که با تمام تلاشمان نتوانستیم جبران کنیم برایمان کامل کنند و از اهل نجات شویم انشاء الله

آخه سوره می گه اشتاتا لیروا ...مگر این لام به معنای برای نیست؟ یعنی پراکنده می شوند تا ببینند
خوب این پراکندگی هم بنظرم طبیعیه
چون چیزی که پرتاب میشه جمع نمی شه پراکنده می شه
خب ذکر نکاتی از ادامه سوره:
انسان بنا به ادراکش، بنا به بروزاتش و در واقع بنا به عملش داره درجه خودش رو تعیین می کنه. حالا وقتی همه چیز آشکاره چیزی برای پنهان کردن مطرح نیست. پس همین که دید و می داند حقیقت حالش چیست می رود به سمت حقیقت حالش. در واقع چیزی فرق نکرده. جهنمی همیشه در جهنم بوده است فقط بعضی حقایق آشکار تر شده است که این دسته بندی اینقدر آشکاره.
حالا این اعمال می تونه ریز باشه و درشت. فرد باید بداند که مثقال و سنگ محک آنقدر دقیق است که همه این اعمال لحاظ شده است.
خیلی به دلم چسبید
دارم فکر می کنم به لحظاتی که این تحول صورت می گیره ...که اغلب ما زلزله را به حوادث بد تعبیر می کنیم ..حالا من هم از همون حیث می گم ...خیلی اوقات اتفاقات بدی میفته ..حالا این امتحان در مقام اتفاق برای سنجیده شدن ما است
برخورد من است که تعیین می کند این زلزله من را به کدام سمت ببره ..و به تعبیر شما اگر به اون منبع وصل باشیم و اگر  شکر کنیم در هر شرایط ، به مقام رضا می رسیم و اونوقت حکمت آنچه خدا می خواهد بر ما معلوم می شود و تازه مهم معلوم شدن حکمت نیست مهم همان درجه ای است که در مقام صبر به ما می دهند
سوره شرح زمانی رو می دهد که افراد اعمال خودشون رو دیدند. همان آیه سوره اسرا که " اقرا کتابک کفی بنفسک" همین که فرد اثقال رو دید.همین حقیقت حالش رو دید. حقیقتش آشکار می شه و خودش می رود به ماوایش. می رود آن جا که بهش تعلق دارد. در واقع آیه سخن از دسته بندی افراد بنا به اعمالشان می زند.
بسم الله
و اما سوره مبارک زلزال

بیایم یه بار تصور کنیم سوره رو. یه زمانی که می لرزه زمین. یه زمانی که بستر وجود آدم می لرزد. بعد این لرزش یه وزنه هایی، یه گنج هایی ، یه چیزایی که قبلا آدم از خودش نمی دونست یا اگر می دونست پنهان بود آشکار می شه. انگار که یه رونمایی به واسطه یک سری حرکت و لرزش انجام می گیره. اینقدری این لرزش ها تکان دهنده است که انسان می گه ، مگه چه شده است؟ انگار خودش هم انتظار چنین رونمایی رو نداشت. 
بعد انگار یکی می آد شرح می ده از علت این رونمایی؛ خب ما این تکان ها رو داشتیم تا بستر وجودتان، زمین برایتان از اخبارش بگوید. البته از همان ابتدا هم که اثقال بیرون ریخته شده بود معلوم بود که قراره یک صاحب علو و اشراف برای تو از علمش بگوید. انگار که برایت حجت هم آورده است که حرفش رو با دلیل قبول کنی.
خب می دونی چطور شد که این زمین شد اهل علم؟ چون متصل شد به خدا. از صاحب علوی به علو رسید. وحی ای به او شد. برای همین هر چه بگوید درست است چون از بالا تغذیه می شود. 
 تو کتاب مقدمات تدبر سوره مبارکه زلزال صفحه 163 قسمت گزاره های تفسیرالمیزان داریم :

   و مراد از «صادر شدن مردم در قیامت با حالت تفرقه»، برگشتن آنان از موقف حساب به سوى منزلهاشان که یا بهشت است و یا آتش است

یعنی دیدن اعمال بعد از حسابرسی است ؟ 


پس در این صورت یرو اعمالهم یعنی دیدن نتیجه عمل که همان بهشت و جهنم است ؟

آیا این آیه نمی تواند مصداق گریختن انسان ها از هم از هول روز قیامت باشد مثل آیه یوم یفر المرء من اخیه ؟
ممنونم ...چه خوبه که هر بار سوره زلزال را می خونیم زلزله ای درونمون اتفاق بیفته و زیر و رومون کنه تا در روزی که خافضة الرافعه هست زیر و رو نشیم ....یعنی قیامت را همین الان در خودمون بوجود بیاریم البته در حد خودمون
سلام عزیزم

در ثواب قرائت سوره زلزال هم هست که خواندن سوره زلزال معادل یک چهارم قرآنه.
پس وقتی می خونیم این سوره را نیت کنیم که انشاالله یک چهارم رو قرآن رو قرائت کنیم.
برای شروع یه یادی بشه از اعمال ماه مبارک رمضان:

بزرگی دیروز فرمودند که حیفه آدم یه بار در راه خدا شهید بشه. سعی کنید در راه خدا هزاران بار شهید بشید. برید سراغ اعمالی که شهید کنند. مثلا اگر سوره تکاثر رو در نماز ها تون بخونید ثواب چندین بار (عددش رو یادم نیست شاید هزار بار بود) شهید شدنه. پس سوره تکاثر سوره ای هست که کارش شهید سازه. این طوری به سوره ها نگاه کنید.
حالا در اعمال ماه مبارک هم هست که هر روز هزار بار سوره قدر رو بخوانید اما در دو زمان خواندن این سوره اجر شهیدی رو داره که در خون خودش می غلتد. اگر در زمان سحر و بعد غروب آفتاب (افطار) سوره انا انزلناه رو بخوانید اجر شهیدی رو دارید که در خون خودش می غلتد.
این ثواب های قرائت نکات بسیار عمیق و ظریفی رو برای نزدیک شدن به غرض سوره داره.
سلام بر تنها دلیل حیات حضرت صاحب الزمان عج و سلام بر نعمت عزیز خانم احمدیان
من آماده ام ..شما بفرمایید
سلام هاشمی جان
هستم

به نام خالق بی همتا

به بهانه سوره مبارکه زلزال این ابیات آقای فاضل نظری یادم آمد.

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست


بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست


سلام بر یوسف فاطمه سلام الله علیها
به نام خالق بی همتا

مطالبی چند در باب سوره مبارکه زلزال :‌

1-   قبل از مرگ میتوان حقیقت اعمال را دید و علم بدست آورد.

 حقیقت عمل شر= عذاب

 و حقیقت عمل خیر= پاداش

2-   فقط در قیامت نیست که حساب و کتابی انجام میشود بلکه در همین لحظه فعلی آخرین موجودی حساب انسان مشخص است.

3-    همه خصلتهای انسان در این3 چیز خلاصه میشود:

  - نظر( باید عبرت بگیری و اگر نباشد سهو است)

 - سکوت ( باید همراه اندیشه باشد و اگر نباشد غفلت است)

 - سخن( اگر ذکر و یاد خدا نباشد لغو است)

4-    هر کاری انجام دهیم گم نمیشود و اثرش وجود دارد ولی چون علم نداریم نمیبینیم.

5-    نتیجه زلزله در این سوره علم و صاحب خبر شدن است.

6-    اکثر انسانها ذاتشان خوب و عملشان بد است و ابتدا در برزخ چلانده میشوند و سپس وارد بهشت میشوند.گروهی که ذاتشان را خراب میکنند کافراند و وارد جهنم میشوند.

7-    انسان بواسطه اختیار خود فطرت پاکش را کثیف میکند.


و صل الله علی سیدنا محمد و آل الطاهرین

معمولا چیزی به چیز دیگر احاطه دارد که ورای آن چیز باشد ...نکته جالب این که زمین زیر پای ما است ولی به ما احاطه دارد ...شاید غفلت انسان به این دلیل باشد که هر چه زیر پای او است را محاط می داند و خود را محیط ..و با غرور روی زمینی گام بر می دارد که روزی او را در خود فرو می کشد و روز دیگر او را به بیرون پرتاب می کند
و اون نکته ای که زبا گفتند فرمانده مون وزن بسیار دلنشین و آرامش بخش این سوره است که دقیقا در نقطه مقابل مفهوم آیات است ...بطور کلی آیات قیامت باید درون ما تحولی ایجاد کنند و ترسی که در پی آن اصلاح صورت پذیرد
به قول استاد رجبعلی اگر عظمت آیه ای را درک نکنیم مثل برخورد یک کودک از کنارش بی خیال می گذریم ..حالا هر چی به ما بگن اذا زلزلت الارض زلزالها ...زلزله قیامت هول برانگیز است درک نمی کنیم...
به نظرم شاید اتفاقات دنیا همه برای آمادگی باشد ...یعنی ذره ای از اتفاقی بزرگ را قبلا نشانمان دهند ...الله اعلم
سلام به همه دوستان عزیز نکته خیلی خوبی را مهین سادات عزیز بیان کردند ( وقتی وحی به زمین میشود حال دیگری میشود که قبلا نبود و آنچه درونش هست را بیرون میریزد و متوجه میشود. وزن اعمال هم در همین زلزله قدری معلومش میشود. ) مثلا در مقام مصیبت ها و حتی نعمت ها درون واقعی هر کس مشخص می شود .... و به قول معروف معلوم می شود چند مرده حلاجیم ...آیه مبارکه ای به ذهنم رسید : و تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین آمنوا ...یعنی درون خود را اگر به زمین تشبیه کنیم اتفاقات خوب و بد مانند زلزله می تواند درون ما را بیرون بریزد و ما را به خودمان بشناساند .....اینجا است که هر کس می فهمد درجه خلوصش و ایمانش چقدر است و وزن اعمالش سبک است یا سنگین

۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۰ محبوبه سلیمانی
به نام خدای مهربونی که همین نزدیکیاست

سوره مبارکه زلزال ات رو می خوانیم به این امید که توبفمونی مفاهیم این سوره مبارکه رو
به برکت صلوات برمحمد وال محمد(ص)
آیه دوم:
در پی این زلزله زمین اثقالش رو خارج می کند. پس زلزله قدرتی یا آثاری دارد که به دنبال آن اثقال ارض خارج می شود. 
آیه سوم:
وقوع زلزله و خروج اثقال آن انسان رو متوجه تغییراتی می کند. تغییراتی که فرد رو به بهت و تعجب وا می دارد که چه شده؟ پس این زلزله و آثارش انسان رو به طور خاص متوجه مسائلی می کند.
آیه چهارم:
در پی این زلزله، زمین حدیث می کند اخبارش را. سخنش مطلب تازه ای است. حتی اگر تکراری باشد اما از حقیقتی زنده سخن می گوید. حدیث زمین ناشی از احاطه بالای او بر مطلب مورد نظر ست.
آیه پنجم:
این احاطه زمین و علم او از آن جا ناشی می شود که علمش از منبعی مطمئن تغذیه می شود. این ها ناشی از وحی رب زمین است.
آیه ششم: 
ارتباطی بین زلزله و خروج اثقال زمین و نشان دادن اعمال ناس به آن ها هست. شاید این اثقال اعمال انسان بود که با خروجش ناگهان به خود آمده ست که " وای چه شده است؟ اعمال من آشکار شده است." 
تشتت ناس در اعمالشان دیده می شود.
آیه هفتم و هشتم:
چنان میزان در ارزیابی اعمال و دیده شدن اعمال دقیق است که ریزترین جز آن نیز به حساب آمده است. 
مثقال به عنوان معیار سنجش براساس عمل افراد فرد را ارزیابی می کند.

بسم الله

گام اول: بیانی از ارتباط واژگان سوره 
آیه اول: هنگامی که زمین لرزانده می شود، لرزیدنی. در معنای واژه آمده است که زلزله بر تکرار لرزیدن و شدت آن دلالت دارد. زمین با تکرار و شدت در این تکرار انسان رو متوجه موضوعی می کند. این طوری می شه واژه زلزله رو به بعضی مسائل زندگیمون بسط بدهیم . هر اتفاق و واقعه ای که در تکرار و شدتش ما رو متوجه مسئله مهمی می کند. 
۱۶ تیر ۹۳ ، ۲۱:۰۱ مهین سادات چاوشی
سلام و خدا قوت و تبریک ایام و آرزوی قبولی طاعات و التماس دعای خیر. قالب وبلاگ بسیار زیبا شده است.
بین حوادث زندگی انسان و سوره ی مبارکه نبظرم ارتباط وجود دارد. وقتی وحی به زمین میشود حال دیگری میشود که قبلا نبود و آنچه درونش هست را بیرون میریزد و متوجه میشود. وزن اعمال هم در همین زلزله قدری معلومش میشود. سوره ی بسیار زیبا و تکان دهنده ایست. انشاءالله توفیق انس با سوره را داشته باشیم.
بسم الله
یه چیزی که تو سوره زلزال برام جالبه٬ آغاز سوره با آوای ز و با انواع مختلف یعنی ذال٬ ز و ضاد است. فقط با نوای آیه اول داره صحنه سازی می شه برای مخاطب.

راستی چقدر خوب که به دعای راجین رسیدیم. خیلی شیرینه رجا. اگر رجا نبود شیرینی به نظرم تو زندگی نبود.
یا علی
سلام خانم هاشمی جان
چشم انشاالله
سلام و خدا قوت به دوست عزیزم خانم احمدیان
چون بیشتر افرادی که در گردان عضویت دارند در حال گذراندن مقدمات تدبر برای بار اول هستند ، اگر امکان دارد صوت جلسات را کمی قبل از مباحثه ارسال کنید تا زمانی که مباحثه شروع می شود همه آماده باشند و صوت ها رو گوش داده باشند
ممنون
۱۵ تیر ۹۳ ، ۰۱:۴۴ گردان طاها
با سلام 
انشالله در این هفته در محضر مناجات چهارم از مناجات های خمس عشر امام سجاد هستیم.
الرّابِعَة: «مُناجات الرّاجِین»
چهارم: مناجات امیدواران‏ 

بنام خداى بخشاینده مهربان‏

یا مَنْ اِذا سَئَلَهُ عَبْدٌ اَعْطاهُ، وَاِذا اَمَّلَ ما عِنْدَهُ بَلَّغَهُ، مُناهُ،
اى که هرگاه بنده‏اى از او درخواست کند دهدش 
و هرگاه چیزى را که نزد او است آرزو کند بدان آرزو رساندش

وَاِذا اَقْبَلَ‏عَلَیْهِ قَرَّبَهُ وَاَدْناهُ، وَاِذا جاهَرَهُ بِالْعِصْیانِ سَتَرَ عَلى‏ ذَنْبِهِ وَغَطَّاهُ،
و چون بدو رو کند به مقام قرب و نزدیکى خویشش ببرد 
و چون به آشکارى گناهش کند پرده بر گناهش کشد و آن را بپوشاند

وَاِذاتَوَکَّلَ عَلَیْهِ اَحْسَبَهُ وَکَفاهُ، اِلهى‏ مَنِ الَّذى‏ نَزَلَ بِکَ مُلْتَمِساً قِراکَ‏ فَما قَرَیْتَهُ،
و چون بر او توکل کند کفایتش کند و بسش باشد خدایا کیست 
که بر درگاه تو بار اندازد و میهمان‏ نوازیت خواهد و تو پذیرائیش نکنى

وَمَنِ الَّذى‏ اَناخَ بِبابِکَ مُرْتَجِیاً نَداکَ فَما اَوْلَیْتَهُ،
و کیست که مرکب نیاز خود به دربارت خواباند و امید بخششت داشته باشد و تو احسانش‏ نکنى

اَیَحْسُنُ‏اَنْ اَرْجِعَ عَنْ بابِکَ بِالْخَیْبَةِ مَصْرُوفاً، وَلَسْتُ اَعْرِفُ سِواکَ مَوْلىً‏ بِالْأِحْسانِ مَوْصُوفاً،
آیا خوبست که من ناامید از درگاهت باز گردم 
بااینکه جز تو مولایى را که به احسان نامور باشد نشناسم

کَیْفَ اَرْجُو غَیْرَکَ وَالْخَیْرُ کُلُّهُ بِیَدِکَ، وَکَیْفَ‏ اُؤَمِّلُ سِواکَ وَالْخَلْقُ وَالْأَمْرُ لَکَ،
چگونه به جز تو امید داشته باشم با اینکه هر چه خیر است بدست تو است 
و چگونه ‏به جز تو آرزومند باشم با اینکه خلقت و فرمان از آن تو است

أَاَقْطَعُ رَجآئى‏ مِنْکَ وَقَدْ اَوْلَیْتَنى‏ ما لَمْ اَسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِکَ،ما لَمْ اَسْئَلْهُ مِنْ فَضْلِکَ،
آیا براستى امیدم را از تو قطع کنم با اینکه تواز فضل خویش به من عطا کردى
چیزى را که من درخواست نکرده بودم

اَمْ تُفْقِرُنى‏ اِلى‏ مِثْلى‏ وَاَنَااَعْتَصِمُ بِحَبْلِکَ، یامَنْ سَعَدَ بِرَحْمَتِهِ الْقاصِدُونَ،
یا مرا بمانند خودم نیازمند سازى با اینکه من به رشته توچنگ زدم
اى که به رحمتش سعادتمند گردند قاصدان او

وَلَمْ یَشْقَ بِنَقْمَتِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ،
و دچار بدبختى و عذاب و کیفرش نشوند آمرزش خواهانش

کَیْفَ‏اَنْسیکَ وَلَمْ تَزَلْ ذاکِرى‏، وَکَیْفَ اَلْهُو عَنْکَ وَاَنْتَ مُراقِبى‏،
چگونه‏فراموشت کنم با اینکه تو همیشه به یاد منى و چگونه از یاد تو بیرون روم 
با اینکه تو همیشه مراقب من هستى

اِلهى‏بِذَیْلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ یَدى‏، وَلِنَیْلِ عَطایاکَ بَسَطْتُ اَمَلى‏، فَاَخْلِصْنى‏ بِخالِصَةِ تَوْحیدِکَ وَاجْعَلْنى‏ مِنْ صَفْوَةِ عَبیدِکَ
خدایا من به ذیل کرمت دست انداختم و براى دریافت عطاهایت دامن آرزویم را گسترده‏ام 
پس مرا بوسیله یگانگى‏ خالص خود خالص گردان و از زمره بندگان برگزیده‏ات قرارم ده

یا مَنْ کُلُّ هارِبٍ اِلَیْهِ‏یَلْتَجِئُ، وَکُلُّ طالِبٍ اِیَّاهُ یَرْتَجى‏، یا خَیْرَ مَرْجُوٍّ، وَیا اَکْرَمَ مَدْعُوٍّ،
اى که هر گریخته‏اى به اوپناه برد و هر جوینده‏اى به او امید دارد 
اى بهترین مایه امید و اى بزرگوارترین خوانده شده

وَیامَنْ لا یَرَدُّ سآئِلَُهُ، وَلا یُخَیَِّبُ امِلَُهُ، یا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِداعیهِ، وَحِجابُهُ‏ مَرْفُوعٌ لِراجیهِ،
و اى‏کسى که خواهنده‏اش را دست خالى باز نگرداند و آرزومندش را نومید نسازد اى
که درگاه او به روى خوانندگانش باز و پرده‏اش‏ براى ‏امیدواربه‏اوبالا زده است

اَسْئَلُکَ بِکَرَمِکَ اَنْ تَمُنَّ عَلَىَّ مِنْ عَطآئِکَ بِما تَقِرُّ بِهِ عَیْنى‏، وَمِنْ‏ رَجآئِکَ بِما تَطْمَئِنُّ بِهِ نَفْسى‏،
از تو خواهم به بزرگواریت که بر من بخشى از عطاى خویش به حدى که دیده‏ام بدان روشن گردد
و از امیدت بدان مقدار که خاطرم اطمینان یابد

وَمِنَ الْیَقینِ بِما تُهَوِّنُ بِهِ عَلَىَّ مُصیباتِ الدُّنْیا، وَتَجْلُو بِهِ عَنْ بَصیرَتى‏ غَشَواتِ الْعَمى‏،
و از یقین بدان اندازه که پیش ‏آمدهاى ناگوار دنیا بر من آسان گردد
و بوسیله آن پرده‏هاى سیاه کوردلى از دیده دل دور شود

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.
به رحمتت اى مهربانترین مهربانان‏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی