طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

طه هدایتگر به قرآن

محفلی حقیقی در محضر طاها تا قرآن را بر جان هایمان بنشاند

امام حسن عسکری علیه السلام ‏‏ اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: «این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند. //‏
طه هدایتگر به قرآن

بسم الله الرّحمان الرّحیم
اللهم صلی علی محمد و آل محمد
اینجا جمع شده ایم تا به عنایت الهی یاد بگیریم که چطور قرآن بخوانیم. یاد بگیریم که چطور با قرآن و برای قرآن زندگی کنیم و در یک کلام چگونه خانه دل خود را پر کنیم از عطر قرآن و به عنایت طاها قرآن شود اولین اولویت زندگی مان.

مباحثه سوم / سوره نصر

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۱۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با صلوات بر محمد و آل محمد بحث جدید رو شروع می کنیم:

آیا ما هم می توانیم زمینه ساز اقامه دین در اجتماع شویم؟ در این صورت آیا می توان گفت ما نیز در استقرار نصر الهی و فتح حظ و بهره داشته ایم؟ اگر جواب مثبت است این امر چگونه ممکن می شود؟

از پیوند تسبح و استغفار از سویی و نصر و فتح از سویی دیگر چه برداشتی می توان به دست آورد؟

آیا نصر و فتح الهی مقدمه استغفار است و یا تسبح و استغفار مقدمه فتح و نصر؟

 

۹۳/۰۲/۲۰
گردان طاها

نظرات  (۸۸)

ممنون از شما و همراهیتون
خیلی خوب بود بودن با سوره ها رد کنار شما ..امیدوارم تداوم پیدا کنه در مسیر مستقیم
یا زهرا ... خدا نگهدارت
بله انشاالله

ممنون که تشریف آوردید. خب خدا رو شکر مباحثه شما هم رسید به گردان.
انشاالله برای هفته های بعد به توفیق الهی سرعت گردان رو کمی بالا ببریم. به امید افزایش برکت. 

یه برنامه هم بریزیم برای قرآن خوندن و انشاالله طهارت هر چه بیشتر.
با اجازه تون برم. باید برم کلاس.
یا علی
برای بهره مندی بیشتر خطابه نورانی غدیر را بهتون هدیه می کنم ..حتما بهره بردید ازش و دوباره بهره می برید انشاء الله
نورانیت سوره نصر گوارای وجودت و فتح الهی نصیبت
بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله حق امامت حق مسلم امیرالمؤمنین علیه السلام بود که تضییع شد این نواقص همان بلاهایی است که نظام امامت را از جریان وحی جدا کرد از سقیفه تا کربلا ....و تا ظهور دولت حق که انشاء الله عسی ان یکون قریبا

عالیییییی بود . ممنون.
منظورتون از نواقص در امامت رو بیشتر توضیح می دید؟
به نکته خوبی اشاره کردی ... وقتی خدا توبه پذیره ما هم باید برای ارتقاء جامعه مون هم که شده این صفت را در خودمون تقویت کنیم و پذیرفتن توبه کننده در جمع به این هدف کمک می کنه
با نگاهی دیگر به سوره : 

بعد از هر فتح اکثریت مردم به گروه فاتح می پیوندند

هر فتح و هر گشایشی از طرف خداوند است

رفتن در دین همه ی هدف نیست ، مهم آن است که دین در ما داخل شود

برای داخل شدن دین باید تسبیح و حمد و استغفار کرد

در هنگام استغفار باید امیدوار بود

اگر ما در صدد رفع و پاک کردن اثر گذشته باشیم ، خداوند هم به  ما توجه می کند

اگر تسبیح و حمد و استغفار حذف شود ، همانطور که فوج فوج به دین وارد شده بودند از دین خارج می شوند

بعد از هر پیروز ی باید برنامه هایی برای تداوم پیروزی داشت که این برنامه ریزی باید از قبل تعیین شده باشد

برای فتحی که در زمان ظهور قرار است اتفاق بیفتد باید آماده شویم

مقدمات فتح ظهور همان تسبیح  وحمد و استغفار است

با شناخت نواقص وجودی و تلاش و سرعت در رفع عیوب و شستن آثار گناهان می توان به فتح ظهور کمک کرد

از جمله نواقصی که باید به آن پرداخته شود مسئله امامت است

جامعه ای سلامت است و سلامت می ماند که فرهنگ توبه رو در خودش زنده نگه داره. خداوند وقتی توبه رو می پذیره می فرماید که سیئات به حسنات تبدیل شد. جامعه زنده و اسلامی وقتی شخصی توبه کنه دیگه عیوب گذشته او رو فراموش می کنه و حتی اون رو تبدیل به حسنات می کنه که مثلا اون همون موقع که بد بود از خودش نبود، حواسش نبود که بدی کرد وگرنه ببین چقدر الان خوبه.
جامعه توبه پذیر حیاتش تضمین شده است.
خدای مهربون تر از مادر ...مادری که بچه ش کار بد می کنه و دعواش می کنه و قهر می کنه و بعد دنبال یه بهانه است که دوباره بچه ش را بغل کنه
عجب حس خوبی دارم با سوره نصر ...الحمد لله
اسم رب که میاد حال آدم خوب میشه
شاید قشنگ ترین واژه قرآن باشه ...

خیلی بحث خوبیه. بریم سر بحث توبه.

توبه ما بین دو توبه خداست. ما گمان می کنیم که حرکتی از جانب ما شکل گرفته که تونستیم متوجه نقایص خودمون بشیم در حالی که این توبه خدا به سوی ما بود که ما متوجه شدیم و توبه کردیم و بعد خداوند به سوی ما توبه می کند و توبه ما پذیرفته می شود.
اینجاست که آدم می گه ؛ مگه می شه فکر توبه به سوی تو بیاید و تو تلاش برای آن بکنی اما خدا قبول نکند؟! هیهات!
وقتی وارد یه جمعی شدی تسبیح یادت نره. بایستی نقایص رو بفهمی و تدبیری برای رفعش نمایی. همین طور که بایستی سختی های در جمع بودن رو نیز موجب پاکی خودت بدانی در منتی بر جمع. 
وقتی حمد می کنی کمالی رو دیدی. پس تسبیح بحمد هم نگاهش به کمال جمع هست و افق آن را ترسیم می نماید و هم در تلاش برای رفع نقایص آن و همه اینها در نام "رب" دیده می شود که به معنای سوق شی الی کمال و رفع نقایصه است. 
این که توبه می کنیم دلیلش تواب بودن خدا است و عاملی که باعث توبه می شه هم تواب بودن خدا است
پس در این صورت هست که بطور حقیقی میشه خدا را منزه از نقص دانست و حمد و تسبیح کرد
 
الان توی ماهی هستیم که توبه پذیرفته می شه و در رحمت خدا بازه ..کمی هم درباره توب صحبت کنیم ..نظرت چیه ؟
بله. بحث خطاب ها مهمه. پس وقتی جمعی تشکیل شده برنامه و چشم انداز جمع دست ولی آن جمع هست. 
داره ویژگی های جمع رو هم می گه. یک قسمت آن بدنه اش هست که از ناس تشکیل شده و یک قسمتش سر و رهبر آن است. رهبر باید افق دیدش بلند باشد و آینده و اقتضائات حرکت به سوی اهداف رو بدونه.
بله درسته
عده ای میگن جامعه اسلامی چنین و چنان است و رهبر کاری نمی کند ... امیرالمؤمنین علیه السلام هم تنها بودند و حتی داریم که اگر درست خاطرم باشد فرمودند من حاضرم یکی از سپاه معاویه را با ده تای شما عوض کنم چون اونها متحدند و شما نیستید ...تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی ...بعد اونوقت همه نشستن تا یک نفر کار را درست کند...مثل اعضائ بدن باشیم که برای خون رسانی به قلب همه با هم کار و وظیفه شون را انجام می دن ..بدون معطلی و بدون توقف و بدون چون و چرا ..که اگر یکیشون درست کار نکنه سلامتی مختل می شه
این سوره نکات خوبی رو در ایجاد جمع توحیدی و امت واحده رو متذکر می شه. وقتی ما یه جمعی رو تشکیل می دیم که انشاالله درش دین رو جاری کنیم فکر می کنیم مهم ترین کار تمام شد . در حالی که سوره می فرماید شما تلاشی کردید برای تشکیل جمع، خب حالا حفظ و سازماندهی این جمع هم اقتضائاتی دارد. کار با جمع می تونه اصطکاک هایی داشته باشه که تو آن ها رو ضعف در جمع می دونه در حالی که همین ها مسیر رشد رو در تو آسان تر می کنه.
چون ورود فوج فوج به نظرم برای همه قابل مشاهده هست ..حتی جمع هایی غیر از جمع مذهبی و دینی
من فکر می کنم تاکید می بینی بر ضمیر ( ت ) نباشد
در مورد دیدن صحبت شده و این قسمت را قبول دارم که فوج فوج وارد شدن در دین ، در هر فتحی صورت نمی گیره
دلیل تاکید و مخاطب قرار دادن پیامبر صلی الله علیه و آله ، به عنوان رهبر و محور بودن نظام امامت در جامعه است ..پس پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان ولی جامعه مورد خطاب قرار گرفته
به نظرم شما درست می فرمایید. ممنون.
خب کمی بریم سراغ ویژگی ناس:
اول این که ورود فوج فوج مردم بعد فتح حاصل شد. پس این که بعضی ورود به دین خدا یابند نیازمند اینه که یک سری فتح رو ببینن.
یک بحث دیگری هم هست که می فرماید "تو می بینی" از آن جا خطاب خاص در قرآن خطاب به پیامبر است شاید منظور این است که این ورود فوج فوج در همه فتح ها برای همه قابل رویت نیست.
یعنی دیدن پیامبر ملاک است وگرنه ممکنه ما گاهی این ورود فوج فوج رو نبینیم. پس این ورود به دین خدا بایستی بر اساس نگاه پیامبر سنجید.
نمی دونم نظرم درسته یا نه ..ولی گاهی رفتار ما و برخورد اجتماعی ما می تونه مصداق استغفار باشه و مقدمه استغفار جمع را هم فراهم کنه و شاید اصلاح جمع و جبران نقایص جمع به همین معنی باشه
باید به خودمون تذکر بدیم همین که وارد جمعی شدی که به دین گرایش دارد تو دیندار نمی شوی ..مقدمه دیندار شدن تو تسبیح و حمد و استغفار است ..پس دیگر با باور  این قضیه دچار آفت ظاهر گرایی نمی شویم چون نصر و فتح را از خدا دیدیم و چنین کسی حتما توفیق تسبیح و حمد و استغفار را هم بهش میدن چون به تواب بودن خدا هم اعتقاد داره و در صورت این اعتقاد هست که تسبیح و حمد حقیقی بوجود میاد
بله و سوره می فرماید که سعادت فرد جدا از سعادت جمع نیست. انسان تا وارد جمع نشود به سعادت نمی رسد. پس در ورودش به جمع نیازمند استغفار جمعی است. ممنون. نکته خوبی بود.
شاید بشه گفته شما را با غرض سوره فلق و ناس ارتباط داد ..یعنی توقف و تآخیر ممنوع
که سوره هم اشاره ای به قبل فتح داره و هم وصفی از بعد فتح؛ ورایت الناس ... 
می بینی که ناس وارد دین خدا می شن.
در این آیه هم اشاره ای به اقتضائات ورود ناس به دین خدا داره و وصفی داره بر ویژگی های ناس. این ها را باید در کنار هم دید.
حالا این استغفار نباید فقط زبانی باشه ..مثل قل همه اعضائ و جوارح قل می شد و بعد پناه بردن صورت می گرفت ..استغفار هم حالت عملی داره ..یعنی تمام اعمال ما در مسیر عقلانی باشه و برای ترک گناهان عزم جدی داشته باشیم و تبعات سوأ اعمال بدمون را جبران کنیم و حتی این جبران را وارد اجتماع کنیم یعنی بتونیم خیلی اشتباهات جمع را هم ما جبران کنیم ...و همچنین از نعمت ها درست استفاده کنیم تا بتونیم مسیر استغفار را طی کنیم
بله . علت شکست بسیاری از حرکت های الهی همین نکته است که افراد الله رو یادشون می ره و فتح رو حاصل تلاش خودشون می دونن. همین یاد نصرالله خودش ورود به مدار تسبیح و استغفار است.

حالا توجه به ادامه راه هم یکی از اقتضائات تسبیحه. این که در قدم قبل نصر الله نمونیم. همین که دیدیم بعد نصر الله فتح آمد باید بفهمیم که در موقعیت های بعدی هم بایستی به دنبال نصر و فتح الهی باشیم پس بایستی اقتضائات زمان رو بشناسیم.
چطوره که وقتی یک نفر کاری را برامون انجام می ده تا آخر عمر مدیونشیم و همه ش دوست داریم براش جبران کنیم ...حالا وقتی انسان هر فتحی را از جانب خدا ببینه نتیجه ش همون حمد و تسبیح واستغفاره برای خدا ...یعنی این فهم اولیه و باور خیلی مهمه برای رسیدن به تسبیح و حمد و استغفار
خیلی خوب گفتید. یک فتح می تونه مقدمه نصر بعدی باشه برای فتحی بالاتر.
برای آن که بفهمیم تسبیح و استغفار چگونه باید باشد ،  لازمه معنای نصر و فتح رو بهتر بفهمیم. 
وقتی نصر رو دیدیم و آن را نصر الله دیدیم. یعنی اگر فتحی بود از خدا بود ، همه اینها کمک می کنه تا بفهمیم استغفار و تسبیح یعنی چه.
این خیلی مهمه که فتح و نصر رو از خدا بدونیم و برای خودمون قدرتی قائل نشیم.
من را یاد کلامی از حضرت امام ره انداختی ...این که ما مامور به انجام وظیفه هستیم ...و این که اگر هر فرد خودش را اصلاح کنه منجر به اصلاح جمع و جامعه می شه ...یعنی همون علیکم انفسکم
پس این بستر سازی جمعی است و هر عضو باید وظیفه ش را درست انجام بده ..نه این که بشینیم تا فاتح بیاد و فتح صورت بگیره ..که صورت نمی گیره ...یعنی تا بستر سازی نشه صورت نمی گیره
بعضی امور نیازمند بستر سازی هستند مانند اقامه دین خدا. پس بایستی برایش تلاش کرد و تلاش کسانی که به بستر سازی می پردازند رو کمتر از آنان که تشکیل حکومت اسلامی می کنند و آنان که حفظش می کنند ندانست.
بایستی یادمون باشه تمام اینها بنا به نصر الهی است که منجر به فتح می شود. برای واسطه هایی که مانع بستر سازی می شه قدرت قائل نشیم و به انجام وظیفمون بپردازیم.
بسم الله الرحمن الرحیم ..خودم و شما رو می سپارم به سوره نصر که سختیش شیرینی عجیبی داشت برام ..انشاء الله نصر سوره شامل حالمون بشه و برسوندمون به فتح
فتحی قرار است اتفاق بیفتد و نصری باید باشد تا این فتح به وقوع بپیوندد ...از فتح اول پیامبرصلی الله علیه و آله تا فتح امام عصر عج وظیفه ما چیه ؟ چون مسلما این فتح اول نصر میشه برای فتح بعدی و در این بین تسبیح و حمد و استغفار ما باید به چه صورت باشد ؟
بسم الله

سوره مبارکه نصر از حرکتی سخن می گوید که برای انجامش مدت هاست که تلاش شده است. یعنی امری که مقدمه ای براش لازم بوده و نیازمند بستری هست. اما تمام این امور محقق نمی شه مگر نصر الهی و در نتیجه فتح او
سلام عزیز ..ممنونم ...امروز روز خوبی هست برای من ..یک شروع دوباره ..و امیدوارم فتحی باشد برای زندگیم
خب بفرمایید
می خواهید شما شروع کنید؟
سلام عزیزم
خویید

سلام بر خانم احمدیان عزیز فرمانده خوش قول و پیگیر ..من در خدمتم
بسم الله

گذری بر سوره مبارکه نصر
وقتی نگاه می کنی به سوره نصر می بینی رسول رو می بینی عزیز خدا رو. می بینی محمد مصطفی رو که یه روزگاری برش گذشته که خیلی برای حیات یافتن مردم دویده است. خیلی برای جهت یابی انس های مخلوقات ربش دویده است. در این راه سختی ها دیده. در این راه ها عزیزانش را هدیه نموده است، عموی نازنینش ، ابوطالب، همسر مکرمه اش، خدیجه خانم.  طعم شعب ابوطالب را چشیده است. طعم فرستادن عزیزانش به هجرت حبشه را چشیده است. غم ها دیده است و البته شادی حیات یافتن ناس را چشیده است. 
و اینک این عزیز خدا، این نازنینش با نصر الهی به فتحی رسیده است. فتحی که به معنای شروع مرحله ای جدید است، مرحله ای جدید در حکومت اسلامی، مرحله ورود فوج فوج مردم به دین خدا.
و او می داند که این مرحله نیز مانند مراحل قبل صبری عظیم می طلبد. همچنین نیز طبیب وار به دنبال درد ها ی ناس می رود تا التیامشان دهد به ذکر کند حتی اگر خودشان هم آگاه به درد هایشان نباشند چرا که او طبیب دوار است.
در این مرحله می بینی این نازنین خدا را چشم به هدف الهی اش دوخته است و این فوج فوج وارد شده به دین خدا را به آن سمت راهنمایی می نماید و قطعا این ناس نیازمند قرب به سوی نبی مکردم است و هر چه به او شبیه تر شود به خدا مقرب تر می شود. و لازمه این قرب استغفار است و طلب غفران الهی.
وقتی سوره نصر را می بینی. وقتی عزیز خدا را می بینی. وقتی نصر و فتح را می بینی.می فهمی که اگر واقعا دین داری هرگز نبایستی گمان بری "حالا دیگر تلاش و مبارزه برای دین خدا بس است. اینک می تواند آسوده باشم و به زندگی ای راحت و پر رفاه ، دور از سختی بپردازم." و این گمان ها بود که بسیاری از فتح ها را از استغفار و تسبیح به حمد دور کرد.
وقتی سوره نصر را می بینی دلت می خواهد که پر توان شوی برای خدا. بدوی در راهش و از او بخواهی که برایت ایستادنی نخواهد مگر آن گاه نزدیک ترین افراد به رسولش باشی. و البته آن گاه لحظه آغاز دویدنی پرشکوه است ،انشاالله.

بر ما عیدی گذشت بسیار شکوهمند. عید مبعوث شدن عزیز خدا، محمد مصطفی. و حالا این سوال به ذهن می آید . وقتی خدا عزیز ترینش را برای هدایت خلقش می فرستد پس بسیار این خلق برایش عزیز است. پس تا زمانی که یاد عزیز خدا در دلت هست، از هدایتش مایوس نشو و از خدا شکوهمند ترین قرب و بلندترین قربش را بطلب آنچنان که نزدیک ترین افراد به محمد مصطفایش باشی ،انشاالله.
به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.
۰۸ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۳ گردان طاها
با سلام
لطفا مراحل تبیین شده برای "مباحثه" در "معرفی گردان " را مطالعه فرمایید.
انشالله که اعضای محترم گردان بنا به گام های تبیین شده مباحثه را آغاز کنند.

باتشکر
گردان طه
«الهی البستنی الخطایا ثوب مذلتی، و جللنی التباعد منک لباس مسکنتی، و امات قلبی عظیم جنایتی، فاحیه بتوبة منک یا املی و بغیتی، و یا سؤلی و منیتی، فو عزتک ما اجد لذنوبی سواک غافرا، و لا اری لکسری غیرک جابرا، و قد خضعت بالانابة الیک و عنوت بالاستکانة لدیک، فان طردتنی من بابک فبمن الوذ؟ و ان رددتنی عن جنابک فبمن اعوذ؟ فوا اسفاه من خجلتی و افتضاحی، و والهفاه من سوء عملی و اجتراحی.
أسألک یا غافر الذنب الکبیر، و یا جابر العظم الکسیر، ان تهب لی موبقات الجرائر، و تستر علی فاضحات السرائر، و لا تخلنی فی مشهد القیامة من برد عفوک و غفرک، و لا تعرنی من جمیل صفحک و سترک الهی ظلل علی ذنوبی غمام رحمتک، و ارسل علی عیوبی سحاب رافتک الهی هل یرجع العبد الابق الا الی مولاه؟ام هل یجیره من سخطه احد سواه؟ الهی ان کان الندم علی الذنب توبة، فانی و عزتک من النادمین، و ان کان الاستغفار من الخطیئة حطة، فانی لک من المستغفرین لک العتبی حتی ترضی الهی بقدرتک علی تب علی، و بحلمک عنی اعف عنی، و بعلمک بی ارفق بی الهی انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک سمیته التوبة، فقلت:
[توبوا الی الله توبة نصوحا]، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه؟ الهی ان کان قبح الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک الهی ما انا باول من عصاک، فتبت علیه، و تعرض بمعروفک فجدت علیه، یا مجیب المضطر، یا کاشف الضر، یا عظیم البر، یا علیما بما فی السر، یا جمیل الستر استشفعت بجودک و کرمک الیک، و توسلت بجنابک و ترحمک لدیک، فاستجب دعآئی، و لا تخیب فیک رجآئی و تقبل توبتی و کفر خطیئتی، بمنک و رحمتک یا ارحم الراحمین.»
«خداوندا خطاهایم لباس خواری و ذلت بر من پوشانده و دوری از تو جامه درماندگی بر پیکرم افکنده و عظمت جنایتم مرا دل مرده ساخته است پس ای خدای مهربان به خاطر توبه و بازگشت به در خانه‏ات دلم را زنده گردان، ای مقصد و مقصود من و ای خواسته و آرزوی من، به عزت و جلالت سوگند که جز تو بخشنده‏ای بر گناهانم سراغ ندارم و به غیر تو کسی را نمی‏بینم که در هم شکستگی مرا جبران نماید، از این رو من با آه و ناله، خاضعانه رو به درگاه تو آورده ‏ام و به امید بخشش با خواری و ذلت به سوی تو آمده‏ام، پس اگر تو مرا از در خانه‏ات برانی به چه کسی رو آورم؟ و اگر تو دست رد به سینه من بزنی پس به که پناه ببرم؟ بنابراین آه از تأسف و حسرت و شرمساری و رسوایی من! و وای از کردار زشت من!
ای بخشنده گناه بزرگ و ای ترمیم کننده هر استخوان شکسته، از تو در خواست دارم که گناهان خطرناک مرا ببخشی و زشتیهای پنهانی مرا بپوشانی و در عرصه قیامت مرا از نسیم خوش عفو و بخششت محروم نگردانی و از گذشت نیکو و پرده پوشیت مرا نا امید نسازی.
خدایا سایه ابر رحمت خویش را بر گناهانم بیفکن و ابر لطف و محبتت را بر عیبهایم بباران.
خدایا آیا بنده گریز پا جز به درگاه مولایش به جایی می‏تواند بازگردد؟ و یا از خشم و غضب آقایش کسی جز او حمایتش می‏کند؟ خداوندا اگر پشیمانی از گناه همان توبه است، به عزت و جلالت سوگند که من از جمله پشیمان شدگانم و اگر طلب آمرزش از خطا باعث محو شدن گناه است که من از آمرزش طلبانم. الهی تو را سزاست که ما را آن قدر عقوبت کنی که از ما راضی و خشنود گردی. خدایا به قدرتی که بر من داری به عزتت سوگند که توبه‏ ام را بپذیر و به حلم و بردباریت نسبت به من از گناهم در گذر و با علم و آگاهی که بر احوالم داری نسبت به من مدارا کن. خدایا تو ای آن که در عفو و بخششت را به روی بندگان باز گشوده و آن را در توبه نامیده ‏ای و فرموده ‏ای: «ای بندگان با توبه حقیقی به درگاه خدا بازآیید» بنابراین عذر آن کسی که با وجود باز بودن، از ورود به این درگه غفلت ورزد چه خواهد بود؟
خداوندا اگر گناهکاری از جانب این بنده ‏ات ناپسند است اما عفو و گذشت از جانب تو زیباست.
خدایا من اولین بنده تو نیستم که نافرمانی تو را کرده و تو در گذشتی و خود را در معرض جود و کرمت قرار داده و تو بر او احسان کردی، ای فریاد رس درماندگان و ای برطرف کننده غم و رنج، ای که احسانت بزرگ و ای که از سر بندگان آگاهی ای که گناهان را به نیکی پرده پوشی، جود و کرمت را به درگاهت واسطه آورده‏ام و به آستان تو توسل جسته‏ام و به آن مهربانی که در تو سراغ دارم متوسل گشته‏ام تا دعایم را مستجاب کنی و امیدم را به لطف خویش نا امید نفرمایی و توبه‏ ام را بپذیری و به رحمت و عنایت خویش از خطایم در گذری ای مهربانترین مهربانان...»
بانو نسیم جان
خواهشا این طور نگید. این چه حرفیه. شما شروع کن به نوشتن بقیه اش درست می شه. بعدش هم توفیق به شوق انسان وابسته است. اگر شما شوق به قرائت قرآن دارید (که دارید) پس توفیق هم دارید. شروع کن به نوشتن بقیه اش درست می شه انشاالله

با سلام
خب از اون جا که اکثریت اعضا موافقت کردن. لطفا با اولین مناجات خمس عشر (مناجات التائفین) شروع کنیم. انشاالله در این هفته علاوه بر تدبر بر سوره مبارک نصر٬ حداقل یک بار هم این دعا رو بخونیم. این مناجات در مفاتیح الجنان هم هست. ابتدای دعا این است:
الهی البسنی الخطایا ثوب مذلتی و ...

سلام دوستان عزیز

من که لیاقت ندارم اینطور مثل شما عزیزان در محضر قرآن و اهل بیت باشم ولی میام تو گردان از مباحثات شما استفاده می کنم. خوشا به سعادتتان. قدر خودتون رو بدونید.

خواستم بگم که من هم موافقم. دعاهای صحیفه عالیه. معرفت و شناخت رو در دعا کردن زیاد می کنه.

یاعلی

 

سلام علیک
من نیز موافق
از صحیفه شروع کنیم هم بسیار عالی

سلام
لطفا همه درباره این که موافقن هر هفته یه دعا از اهل بیت بخونیم یانه نظر دهند که انشاالله برای این هفته هم یه دعا داشته باشیم اگه قراره بخونیم.
باتشکر
سلام خواهر جان
عالیه دعاهای صحیفه خیلی خوبه .. و هم نهج البلاغه
بسم الله
از اون جا که قرآن و اهل بیت ثقلین هستند و از یکدیگر جدا ناپذیرن این نکته ذکر می شود که در هر مجلس ذکر قرآن ، ذکری از اهل بیت علیهم السلام نیز می بایستی باشد تا آن ذکر قرآن به حقیقت ادا شود. 
موافقید در همین راستا هر هفته یه دعای کوتاه از اهل بیت رو بخونیم؟ مثلا دعاهایی کوتاه از صحیفه سجادیه که شاید کمتر خونده باشیم یا اگر دعا بلند است تقسیم بندی اش کنیم. یا حتی اگر امکانش بود نکاتی از دعا رو در بین ذکر قرآن در وبلاگ بگیم.
لطفا بزرگواران همه نظر دهند.
با تشکر
ببخشید اصلاح می کنم : اول تسبیح اومده و بعدش حمد
سلام خانم هاشمی جان
از اون سوالای تخصصی پرسیدیا. انشاالله خود حضرت معصومه جواب سوالتون رو بدن.
البته در صوت جلسات توضیح داده شده که چرا ما با عمل تسبیح به حمد الهی می پردازیم. اگر نیاز به بحث داشت بفرمایید تا بیشتر در این رابطه با هم صحبت کنیم.
یا علی
سلام به همگی
لطفا التماس دعا
توی قرآن داریم سبح بحمد  ...تا جایی که من حضور ذهن دارم همه جا اول حمد اومده و بعد تسبیح  ..
توی تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها اول الحمدلله هست و بعد سبحان الله
اما در تسبیحی که قبل از زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها می خونیم اول سبحان الله هست و بعد الحمدلله
کسی می دونه چرا ؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی المهدی عج
سلام بر دوستان عزیز و تشکر از خانم احمدیان به خاطر تمدید بحث البته نظر بقیه دوستان هم محترم هست و اگر کسی نظر به ادامه بحث سوره نصر نداره حتما به رئیس گروه خبر بده

·         دین ، بهره مندی انسان از رحمت خاص خدا است .

برای زمینه ساز بهره مندی از دین ، حمد و تسبیح واستغفار است که در حقیقت با انجام آن ، انگار ما با تبعیت از محور نظام ولایت در جامعه ، زمینه ساز اقامه دین در جامعه شده ایم .

همانطور که نصر و فتح با هم هستند و تسبیح واستغفار هم با هم هستند پس تسبیح و استغفار نگهدارنده ی فتح و نصری برای فتح های بعدی هستند

انشاء الله تبیح و حمد ما ، ما را به فتح امام زمان عج پیوند دهد و بتوانیم زمینه ساز این فتح بزرگ باشیم ..انشاء الله با رفع نواقصمان و از بین بردن موانع حرکتمان و نداشتن تأخیر در انجام اوامر الهی و حرکت بدون توقف

سلام عزیزم
مسئله ای نداره. یه هفته دیگه در خدمت سوره نصر می مونیم انشاالله. چون از اول هم گفته بودیم که بنا به یه هفته است مگر به درخواست بچه ها. برای همین در سوره ها ی دیگه هم اگر صلاح دیدید بگید تا زمان بیشتر ی رو بمونیم در درس.
درباره نحوه و زمان مباحثه اگر اجازه بدید فعلا به همین روال بریم جلو چون جریان گردان مثل کلاس های حضوریه و مباحثه شباهت زیادی به گزاره نویسی های خود کتاب داره. در واقع در هفته ای که تمرین های کتاب رو حل می کنیم یه روز هم سر کلاس می ریم ( صوت جلسه) . انشاالله که رب العالمین اشکال های تمام جریان کار رو رفع کنن و سوق به کمالش دهند.
سلام بر همه
من دارم با سرعت میام ولی هنوز صوت جلسه سوم مونده ....
نمیشه تمدیدش کنید خانم مسئول ؟
واسه ما یه نصره واسه شما هم یه فتح دوم انشاء الله
من نظرم کلا اینه که اگر مباحثه ها یک هفته بعد از هر کلاس باشه بهتره
مثلا اگر سوره بعدی را بذارید تو وبلاگ سوره قبلی را مباحثه کنیم
نظر شما چیه ؟
حرف ها ی شما یه دوره ای از سوره ناس رو هم برای ما کرد. این آنچه بهش انس داریم رو درست تنظیم کنیم. انس های ما چه سمت و سویی دارن که همنشینمون رو درست انتخاب نمی کنیم.
پناه به رب ناس
ممنون از پاسخ هات عزیزم.
مسئله ای که هست درد دنیاگراییه. بحث حجاب هم ( همون طور که گفتید) به خاطر شانیت پیدا کردن در چشم مردمه.
درد اینه که دنیاگرایی ( یا بگیم عدم استغفار و تسبیح بحمد سوره نصر) چنان داره پیش می ره که حجاب شاید فقط یکی از بروزاتش باشه. در جامعه ای که چنان قیام عظیمی واقع شده مردم چنان به سمت رفاه گرایی دارن می دن که تن به زندگی سخت درش معنا نداره. چنین جامعه ای رو می شه با تحریم و ایجاد سختی مالی از پای در آورد چون داره از حالت مبارزه جویی اش با هوای نفسش خارج می شه و در راستای امیالش جلو می ره. 
آدم های مذهبی گاهی چنان میل به مصرف گرایی دارن که تعجب می کنیم.
جامعه ما در حال حاضر نیازمند جدی این تسبیح بحمد و استغفار هست. یادمون رفته هدفمون از قیام چی بود.
مگه مسلمین در شعب ابوطالب با اون همه سختی دوام نیاوردن. می گن یه خرما رو چند نفر می خوردن. شرایط زندگی ما که به اون سختی نیست. پس چرا حالمون اینه. آقا خیلی زیبا می گن که ساده زیستی برای ما باید یک ارزش باشه. در خودمون بگردیم چقدر عشق به زندگی ساده داریم.
انشاالله توفیق تسبیح بحمد رب العالمین و استغفار رو به برکت سوره نصر پیدا کنیم تا این قیام مبارک ملت ایران متصل به قیام حضرت حجت شود. آمین
پس این یکی از مهمترین نکته هاس که با کی همنشین می شیم ، محبتمون به سمت چه کسایی هست و دیده هامون عادت به چه دارن
ما در جامعه ای که زن در حال تبدیل شدن به کالا هست و خودش نمی دونه داره به چه سمتی می ره و تلاش می کنه با عرضه خودش ارزشی هر چند موقت پیدا کنه (یه سر بریم همین فیس بوک چطور دخترا کالاوار هر روز به یه رنگ عرضه می شن و  چه متعهد و چه اونایی که اعتقاد چندانی ندارن لایک و اشتاک گذاری می کنن و چه کامنت هایی نوشته میشه ؛ این بحران در شاهرگ های جامعه به صورت پنهان در حال گسترش هست )وظیفه ای بسیار سنگین پیدا می کنیم ، پوشش و بحث مهمتر از این ها حیاهای چند گانه ، که بعضا در بسیاری از زنان با پوشش هم نیست ، آماده ساختن خودمون برای تربیت نسل توحیدی و متعهد می تونه یکی از بزرگترین رسالت ها باشه.
در خاصان خاص ، 50 زن به صورت رسمی هستند در حالی که ما بقی حاصل زنان نیکو و خردمندند.
از قلیت یاران حق هم بذا یه نکته تاریخی بگم
عابس ، یکی از یاران کربلاست ، که از یک طایفه مومن ، که یاران حضرت علی در جنگ صفین بودند هست ، امام علی ع در واقعة صفین دربارة آنان فرمود: اگر شمار آنها به هزار نفر می رسید همانا خداوند آنچنان که شایستة او بود عبادت می شد.
عجیبه عجیب.
در دنیایی که فقط 313 نفر درک هبوط انسان و نیاز به افول مادیت و بروز تمدن اکمال اخلاق رو دارن ، و چند میلیارد نفر بقیه درگیر بطونشون هستند ؛ درک این حرف کمی ساده تر میشه.
امام صادق (ع) می فرماید : کسانی که می خواهند از یاران ویژه حضرت مهدی (عج) باشند باید سه کار انجام بدهد : انتظار پویا و سازنده ، پرهیز شدید از گناه و عمل کردن براساس فضایل اخلاقی .
......
با بدان یار گشت همسر لوط
خاندان نبوّتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد
......
فرمانده جان ، من یک سخنرانی از سید علی خوندم در رابطه با همین موضوع ، تحت عنوان بصیرت و خواص ، در اونجا در رابطه با مساله سرداران علی ع و قاتلان حسین ع ، ارواحناه فداه؛ صحبت شده ، آقا می گن برید ببینید که چه شد یاران امیر قاتلان امامند ، همنشینی با اهل گناه و منافق ، سبب کور شدن دلهاشون شد ، لقمه های حرام و فرزندان ناخلف ......
چشم و گوش وقتی به گناه کشیده شد تمام بدن رو فساد می گیره..

سلام یزدانی عزیزم
می دونی نجمه جان، خب این مشکل خیلی از ماست. منی هم که امروز توفیق قرآن خوندن پیدا کردم خیلی عیوب دارم و ممکنه همین ها موجب انحراف بنده شه. همون هایی هم که اول انقلاب تو راه درست بودن و امروز منحرف شدن بعضی هاشون تا پای شهادت رفته بودن. 
خدا حفظمون کنه وگرنه اگر همچون منی هم بهش مال و مقام بدن لزوما در دین نمی مونه مگر به عنایت خاص خدا.
خیلی دلم شور می زنه. خب جامعه خیلی خوبی داره اما الان ظهور سستی هایش بیشتر دیده می شه. در حالی که خوبی هایی هم دارن که به هدایتشون امیدواری. انشاالله خدا بهمون توفیق تسبیح بحمد و استغفار بده.
درباره شمر ملعون می فرماین که او در جنگ صفین تا پای شهادت رفته بود... 
خدایا ما به خودمون امیدی نداریم اما امیدمون به تو خیلیه. خودت به حق بنده پاکت ، مهدی موعود، حفظمان کن و در وارد صراط مستقیم بکن و با پیامبر نازنینت محشور بفرما به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
سلام 
بانو نسیم و سید جان منتظرتونیم. انشاالله تا آخر هفته در خدمت سوره نصر هستیم. 
بودن شما مایه دلگرمی و شادی ماست.
یا علی

سلام دوستان

من هم سعی می کنم بهتون برسم

من درگیر بودم سوره نصر رو خوب کار نکردم

ایشالا تلاشم رو می کنم.

ممنونم از همه دوستان عزیز

خدا قوت

یا علی

سلام دوستان
ممنونم از این که هستید  ...هنوز بهتون نرسیدم ...بزودی انشاء الله
بانو جان در شرایط ایده آل ، برخورد خوب داشتن و ایده آل بودن چندان هنر نیست ، یک جمله معروف می گه برای شناخت حقیقت افراد به آن ها مقام و ثروت بدهید
اینها از ابتدا بصیر نبودند و مطابق با شرایط عمل کردند امروز فربه شدند ، اون جو و اقتضائات از بین رفته و جسارت سرپیچی هم به وجود اومده ؛ بنابرین روی حقیقی هم آشکار شده.
 اگر انسان کامل بخواهد به شکل مکتوب درآید صورتش می شود قرآن کریم؛
همانگونه که امیرالمومنین قرآن ناطق بودند. حال اگر این قرآن قرائتش و تفکر در آیاتش قلوب ما را متحول نمی کند، شک نکنید که زیارت انسان کامل، حضرت حجت هم قلوب ما را متحول نخواهد کرد!
اگر می خواهید حال خود را هنگام ملاقات حضرت حجت بدانید ببینید الآن در ملاقات با قرآن چه حالی دارید! اگر مشتاق قرآنید می توانید امیدوار باشید که مشتاق حضرت به حقیقی هم هستید؛
وگرنه اگر قرآن نزد شما مهجور است و با آن انسی ندارید و فکر می کنید که مشتاق حضرت حجت هستید، آن شخص امام زمان، زاده وهم و خیال خودتان است!
[آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی]

به نام خدا
سلام
می دونید ارتباط این سوره مبارک فجر و وضعیت دیروز و امروز جامعه ایران خیلی فکرم رو مشغول کرده. 
یه زمانی در جامعه ایران بنا به تلاش و مبارزه و مجاهده چندین ساله و رهبر دانا "اذا جاء نصر الله و الفتح" برای یه ملتی تحقق می یابد. حالا بعد سی و اندی سال بعضی ها که برای ما شاید خیلی هم عزیز باشن با تمام خوبی هاشون، یه نقص هایی داشتن که از این فتح روی برگردوندن.
دلایلشون شاید متفاوت باشه و شاید هم فقط ظاهرش متفاوته: بعضی هاشون به خاطر پول بیشتر اخلاصشون رو فروختن، بعضی ها به خاطر پول و مقام بیشتر از راه خدا برگشتن، بعضی ها به خاطر محبوبیت شبیه گنه کاران شدن وبعضی ها در سختی زندگی مالی تاب نیاوردن و بعضی ها صبوری نکردن و بعضی ها... .
واقعا دارم روضه می خونما. واقعا دلمه پر غمه. ما انقلابمون رو برای خدا و بنا به دستور خدا و بنا به قواعد خدا انجام دادیم. تو دنیایی که همه به غیر خدا اتکا کردن ما به خدا تکیه کردیم. اما بعضی ها که قواعد فتح رو نمی دونستن. نمی دونستن وقتی فتح می شه ناس فوج فوج وارد دین خدا می شن در حالی که بعضی هاشون واقعا دین خدا رو نشناخته ان پس بهش درست هم عمل نمی کنن. همین ها که این رو نمی دونستن وقتی بعضی اشتباهات رو دیدن و دیدن با ارزش های انقلاب در تعارضه صبوری نکردن و به اصل حرکت بدگمان شدن. 
بعضی ها که عمق نگاه امام امت رو نفهمیدن و معنای تسبیح و حمد و استغفار رو نفهمیدن. 
بعضی ها فردای انقلاب فکر کردن که پیروزی محقق شده و دیگه باید برن از این پیروزی لذت ببرن و تلاش کافیه. در حالی که تازه مرحله جدیدی از تلاش و یا حتی مرحله سخت تر و مهم تری شروع شده بود. و این بعضی ها رفتن به دنبال بهره مندی از انقلاب ؛ نه خدمت...
حرفم اینه که ما بعد انقلابمون خیلی از مصادیق عدم استغفار و تسبیح و حمد رو دیدیم (اگر درست نگاه کرده باشیم) و مهم تر از اون چون رهبران باتقوا و با درایتی داشتیم مصادیق تسبیح بحمد و استغفار رو دیدیم. بدونیم که اگر واقعا منتظر امام زمانیم بعد ظهور حضرت شرایط سخت تر از زمان بعد انقلاب خودمونه. پس اگر به عنایت حضرت حق قراره دعوت ایشون رو لبیک بگیم باید از همین حالا خیلی کارا کنیم. شاید بایستی از همین سعی کنیم وابستگی هامون به غیر خدا کم کنیم، انشاالله. 
انشاالله به عنایت حضرت حق و دعای امام زمان از یاران خاص آن حضرت باشیم انشاالله به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد
سلام علیکم بسم الله
با سلام
براساس درخواست عضوی از گردان طاها آخرین نظرات در بالای صفحه نمایش داده می شود.

دیگر عزیزان هم نظرات و پیشنهادات خود را بفرمایند. 
سلام عزیزانم
یه چیزی تو سوره فکرم رو مشغول کرده:
در آیه یک ذکر شده که "اذا جاء نصر الله و الفتح" یعنی بعضی موقع ها نصرالله نمی آد و بعضی موقع ها میاد؟ خب نصر الهی یعنی چی؟ کی نصرالهی میاد؟ و کی نصرالهی منجر به فتح می شه؟

از جمله مسائلی که درباره نصر الهی می گن اینه که وقتی فتح حاصل می شه که یه جمعیتی قیامی کنن. یعنی مثلا وقتی انقلاب اسلامی پیروز می شه مردم بودن که قیام کردن و بعد شرایط قیام رو رعایت کردن. مثلا اتحاد، داشتن رهبر واحد، صبر، استقامت و ... . بعد مجموعه این عوامل موجب می شه که نصرالهی به آنها رسد و خدا آن ها رو یاری کند و در نهایت فتح حاصل بشه.

خب نصرالهی چه عواملی داره؟ چه چیزایی موجب نصر الهی می شه؟ چند وقت پیش مقام معظم رهبری فرموده بودن که "خدا با کسی عهد اخوت نبسته" یعنی یه قومی که مورد نصرالهی قرار گرفته اند ممکنه به دلایلی از این نصر محروم شن. چقدر تلخ.
یکی از عواملی که به نظرم میاد در بحث محرومیت از نصر الهی ، دنیاگراییه. در قرآن اقوامی هستند که در ابتدا مومن اند اما بعد مدتی به دلایلی از ایمان خارج می شن.
یاد قوم بنی اسراییل افتادم. این قوم زیر فشار فرعون ایمان خودش رو حفظ می کنه و همراه حضرت موسی هجرت می کنه اما به دلایلی مثل همین شیفتگی دنیا چه گناهانی رو که مرتکب نمی شن. چقدر دردناک. فکر کنم اون سخنرانی مقام معظم رهبری رو کامل نخوندم که درش می گن "خدا با کسی عهد اخوت نبسته" اما حسی که فقط با شنیدن این جمله می شنوم اینه که ای مردم یه موقعی با خدا بودید و خدا یاریتون کرد. حواستون باشه اگر از راه خدا خارج شید خدا با شما عهد اخوت نبسته.
اگر کسی می دونه این صحبت آقا برای کدوم سخنرانی شون بگه لطفا تا بقیه صحبت هاشون رو هم بخونم.
بسم الله

بیانی از سوره:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾

وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾

این از قوانین عالم است که هنگامی که بنا به نصر الهی فتحی حاصل می شود می بینی که مردم فوج فوج به سوی آن جمع فاتح (که در این جا جمع دین داران هستن و یا می توان این طور تعبیر کرد که قطعا این جمع دارای قوانینی هستند) میل پیدا می کنن و سر تعظیم در برابر قوانین آن ها فرود می آورن. 
به یه بیانی می آین وارد جمع آن ها می شوند تا از فاتحان باشن. 
خب پس حرف به اینجا رسید که این اقتضای فتح است که جمعیتی به سوی شما مایل می شون و یا حتی به جمع شما ورود پیدا می کنن.
حالا که این قانون رو فهمیدی باید چه کنی؟

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾

؟پس در چنین حالی بایستی به غایت مسیر توجه داشت. بنا به کمالی که نصر الهی و فتح به موجب آن حاصل شده است. وقتی توجه به غایت (حمد) خود داری و به ستایش این کمال می پردازی بایستی در مسیر رسیدن به این کمال به زدودن انحراف بپردازی(تسبیح) . به هر حال قطعا فتح پایان حرکت نیست. این فتح آغاز حرکتی جدید است. شخصی وقتی به حمد ربش می پردازد به این توجه کرده که تنها رب اوست که می تواند او را به سوی کمالش سوق دهد و از نقصش دور کند پس بایستی کمالش را بنا به دستور ربش بشناسد. 

و این گونه است که چنین شخصی با چنین روحیه ای شروع می کند به رصد کار خود و بعد تعیین ساختار های اجتماعی تا جمعی که در آن است بنا به آن به سوی کمال رود. به اقتضای کمال و این که افراد اختیار دارد این ساختار جایی ممکن است حکم کند که شخصی از جمعشان بیرون رود تا اعلام جنگی به گروهی نماید یا با بعضی دوستی نماید و .... . و مسیر بنا به استغفار معنا می یابد و با استغفار این ساختار قوام می یابد. کسی که طالب غفران الهی است همراهی اشتباهات خود و جمع را می سنجد و بعد تلاش به رفع آن می کند چون می داند خداوند تواب است و خداوند این قانون را قرار داده که می تواند ضعف ها را جبران نمود. 

ماشاالله بالاخره سه تا صوت جلسه رو کامل گوش دادم. خدا رو شکر. انشاالله که به مقام فهم هم رسیده باشم.
عالی بود یزدانی نازنینم.
ممنون
سوال اخر تداعی کننده یک جمله از امام خمینی ره ،برام هست ؛ وای به حال امتی که رهبرش در پس پیروزی به فکر اصلاح خویش باشد ، لازمه فتح پالایش یافتن از تیرگی هاست ، امام ره در 30 شهریور1281  به دنیا اومد ( البته کاش یه چند روز با تاخیر به دنیا می یومد افتخار مهری بودن نصیبش می شد :)) ولی در 42 در سن شصت سالگی انقلاب رو آغاز کرد ، یک پیرمرد
زندگی ایشون نمود قشنگی از این سوره است....
سوره نکات جالبی داره ، پیروزی بزرگ در راه است ، استغفار کنید و از گذشته غافل نباشید که خداوند توبه پذیر است.
وعده ای که قبل از فتح بزرگ داده می شه ، به نوعی اعلام پایان ماموریت پیامبر ص ، جای تامل در استغفار و اشاره به توبه پذیری خداوند هست ، نکته عبرت گیری از اشتباهات گذشته است ، یعنی به نظرم به امتداد داستان به نوعی اشاره میشه ، یعنی قضیه با فتح مکه و انتشار عمومی اسلام به پایان نرسیده.
پیامبر ص ؛ تبین عملی آیات ، بعد از ورود به مکه اقدام به عفو می کنه و حتی اهالی مکه رو آزاد میکنه در حالی که در این جنگ از فتوحات بودند و برده ، و در جمله ای می گه ؛ همسایگان بدی برای رسول خدا ص بودید ، مرا از دیار خویش بیرون راندید و حتی به هجرتگاه من حمله کردید ، اما آزادید....
چه اتفاق افتاد بعد از رسول ص ، پیمان شوم سقیفه ، یاد آوری دلاوری هی مولا ع ، و ایجاد حس انتقام....
حتی در اوج پیروزی ها ، غرور و فراموشی گذشته و راه طی شده شکست آفرین هست...
شکست بزرگی که بعد از پیامبر ص رخ میده گواه خوبی بر عدم پایان در فتح مکه بود.
مسلم است پیغمبر اسلام (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) همچون همه انبیاء معصوم بود پس دستور به استغفار براى چیست ؟ در پاسخ این سؤال باید گفت این سرمشقى است براى همه امت زیرا : اولا : در طول این مبارزه طولانى که سالهاى زیادى به طول انجامید ( حدود بیست سال ) و مسلمانان روزهاى بسیار سخت و دردناکى را طى کردند ، گاهى آنچنان حوادث پیچیده مى‏شد که جانها به لب مى‏رسید ، و در افکار بعضى گمانهاى بدى در موردوعده‏هاى الهى پیدا مى‏شد ، همانگونه که قرآن در مورد جنگ احزاب مى‏فرماید : و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا

و دلها به گلوگاه رسیده بود و گمانهاى ( نامناسبى ) در باره خدا داشتید ( احزاب - 10).

اکنون که پیروزى فرا رسیده مى‏فهمند که همه آن گمانها و بیتابیها غلط بوده ، و باید در مقام استغفار برآیند.

ثانیا : انسان هر قدر حمد و ثناى الهى کند باز حق شکر او را ادا نخواهد کرد ، و لذا در پایان این حمد و ثنا باید از تقصیر خویش روى به درگاه خدا آورد و استغفار کند.

ثالثا : معمولا بعد از پیروزیها وسوسه‏هاى شیطان شروع مى‏شود ، و حالت غرور از یکسو ، و تندروى و انتقامجوئى از سوى دیگر ، به وجود مى‏آید ، در اینجا باید به یاد خدا بود ، و پیوسته استغفار کرد تا هیچیک از این حالات پیدا نشود ، یا اگر پیدا شده بر طرف گردد .

رابعا : همانگونه که در آغاز سوره گفتیم اعلام این پیروزى تقریبا به معنى اعلام پایان ماموریت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقاى محبوب بود ، و این حالت مناسب تسبیح و حمد و استغفار است ، و لذا در روایات وارد شده است که بعد ازنزول این سوره پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) این جمله را بسیار تکرار مى‏فرمود : سبحانک اللهم و بحمدک ، اللهم اغفر لى انک انت التواب الرحیم : خداوندا ! منزهى ، و تو را حمد و ستایش مى‏کنم ، خداوندا ! مرا ببخش که تو بسیار توبه ‏پذیر و مهربانى.

تفسیر نمونه

کلمه (اذا) ظهور در استقبال (آینده ) دارد، و این ظهور اقتضا دارد که مضمون آیه شریفه خبرى باشد از امرى که هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى دهد، و چون آن امر یارى و فتح است ، در نتیجه سوره مورد بحث از مژده هایى است که خداى تعالى به پیامبر داده ، و نیز از ملاحم و خبرهاى غیبى قرآن کریم است .
المیزان

در فضیلت این سوره از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر کس سوره نصر را در نمازهای مستحبی یا واجب خود قرائت نماید خداوند او را بر تمام دشمنانش یاری می کند و در روز قیامت در حالیی می آید که همراه او کتابی گویا است و خداوند این کتاب را از درون قبرش بیرون می آورد و در آن مایه امان از گرمای آتش جهنم است. او در روز قیامت بر چیزی عبور نمی کند مگر اینکه بشارتش می دهد و او را به هر خیری خبر می دهد تا اینکه وارد بهشت شود. برای قاری این سوره در دنیا اسباب خیر فراهم است به حالتی که کسی ندیده و به قلبش خطور نکرده است

در این سه آیه کوتاه و پر محتوا ، ریزه‏کاریهاى فراوان است که دقت در آنها کمک به فهم هدف نهائى سوره مى‏کند:

1 -در آیه اول نصرت اضافه به خداوند شده است ( نصر الله ) تنها در اینجا نیست که این اضافه دیده مى‏شود ، در بسیارى از آیات قرآن این معنى منعکس است ، از جمله در آیه 214 بقره مى‏خوانیم : الا ان نصر الله قریب : بدانید یارى خدا نزدیک است.

و در آیه 126 آل عمران و 10 انفال آمده است : و ما النصر الا من عند الله : نصرت جز از ناحیه خدا نیست .

اشاره به اینکه به هر حال یارى و پیروزى به اراده حق است.

درست است که براى غلبه بر دشمن باید تامین قوا و تهیه نیرو کرد ، ولى یک انسان موحد ، نصرت را تنها از ناحیه خدا مى‏داند و به همین دلیل به هنگام پیروزى مغرور نمى‏شود ، بلکه در مقام شکر و سپاس الهى درمى‏آید.

2 -در این سوره نخست از نصرت الهى ، و سپس فتح و پیروزى ، و بعد نفوذ
و گسترش اسلام ، و ورود مردم دسته دسته در دین خدا سخن به میان آمده ، و این هر سه علت و معلول یکدیگرند ، تا نصرت و یارى الهى نباشد فتح و پیروزى نیست ، و تا فتح و پیروزى نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود مردم گروه گروه مسلمان نمى‏شوند ، و البته به دنبال این سه مرحله که هر کدام نعمتى است بزرگ ، مرحله چهارم یعنى مرحله شکر و حمد و ستایش خدا فرا مى‏رسد .

و حمد براى توصیف او به صفات کمالیه است ، و استغفار در برابر نقصانها و تقصیرهاى بندگان است.
ممکن است به هنگام پیروزى واکنشهاى نامطلوبى در انسان پیدا شود و گرفتار غرور و خود برتربینى گردد ، و یا در برابر دشمن دست به انتقامجوئى و تصفیه حساب شخصى زند ، این سه دستور به او تعلیم مى‏دهد که در لحظه حساس پیروزى بیاد صفات جلال و جمال خدا بیفتد ، همه چیز را از او بداند ، و در مقام استغفار برآید تا هم غرور و غفلت او زایل گردد ، و هم از انتقامجوئى بر کنار ماند .

تفسیر نمونه

 جمله شرط عبارتست از: اذا جاء نصر الله و الفتح، و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا
 جمله جواب عبارتست از: فسبح بحمد ربک و استغفره
 جمله استدلال عبارتست از: انه کان توابا
محوریت پیامبر صلی الله علیه و آله در سوره به معنای محوریت نظام امامت در جامعه است. بدین ترتیب وظایف نامبرده شده وظایفی همگانی به امامت ولیّ الهی است. و تنها در این صورت است که انسان با نصر الهی و فتح روبرو می‌شود.
امام و ولیّ الهی معلم تسبیح و استغفار است
نصر به معنای یاری، مقدمه‌ای برای فتح (گشایش) است و گشایش خود نصری دیگر برای مراحل بعدی زندگی است. در واقع فتح با نصر صورت می​گیرد و خود نصری دیگر برای مراحل و فتح‌های دیگر است.
نصر به معنای یاری، مقدمه‌ای برای فتح (گشایش) است و گشایش خود نصری دیگر برای مراحل بعدی زندگی است. در واقع فتح با نصر صورت می​گیرد و خود نصری دیگر برای مراحل و فتح‌های دیگر است.
گزیده از تدبر در قرآن
......
در تفسیر المیزان به روایات پرداخته
سلام
اعوذ بالله من نفسی و من الشیطان رجیم
این سوره در اواخر عمر پیامبر ص نازل شده و ناظر بر همه محاسن قیام و اقامه دینی است که توسط حضرت در طی سالهای متمادی اجرا شده است
این سوره نشان میدهد در عین این که اقامه دین با موفقیت کامل انجام شده ولی از نظر گسترش وعمق بخشی به آن لازم است برنامه های دیگری نیز انجام شود . در واقع دستورات این سوره را می توان به عنوان عوامل گسترش دهنده و عمیق کننده دین تلفی کرد
از لابه لای داستان هایی که از زمان نزول سوره بیان می شود این سوره به نواقص مسلمین هم اشاره دارد این نواقص همان بلیه ای است که نظام امامت را از جریان وحی جدا ساخت. بنابر این فقدان تسیبح و استغفار در این سوره منجر به تضییع حق امامت شده و در نظر گرفتن این نکته در این سوره بسیار مهم و کلیدی است و می تواند پاسخ بسیاری از سوالات نهفته از این دوران باشد.
نکاتی از کتاب تدبر در قرآن
......
پ.ن ؛ اگر بگم شاید یه 5ای 6 درصد از این کتاب متوجه میشم دروغ نگفتم ، درود بر نویسندگان محترمش که نهایت تلاش رو برای به ثمر رسوندن این اثر داشتن...
سلام برهمه دوستان
تشکر خانم احمدیان عزیز .....در کنار صحبت های شما می شه اینو گفت که استغفار و توبه می تواند لغزش ها را به نقاطی برای رشد تبدیل کند ..یعنی استغفار برای همین لغزش هایی که گفتید در حرکت جمعی وجود دارد ، می تواند نقش تقویت کننده (نصر)و رفع کننده موانع (فتح)را داشته باشد
انشاء الله تا هفته دیگه منم برسم بهتون
بسم الله
معنایی از آیات:
آیه یک: هنگامی که کمک و یاری خداوند در برابر مخالفان و پیروزی (فتح) فرا می رسد. (این آیه در بیان قانون است و در هر زمانی تحقق می یابد.)
آیه دو: می بینی که جریانی از ناس پیوسته و گروه گروه در دین خدا هستند. ( جهت گیری انس به سمت و خضوع در برابر قوانین الهی ذکر می شود که این انس و حرکت تبدیل به یک عرف و فرهنگ عمومی شده است.)
آیه سه: پس با تسبیح ربت به حمد او پرداز و طلب غفران و محو آثار لغزش این حرکت جمعی بنما زیرا خداوند توبه پذیر است. ( این آیه توجه می دهد که یک حرکت صحیح جمعی با تمام اصول صحیحش می تواند بنا به اعمال اعضایش لغزش هایی داشته باشد. پی لازم است اعضا و به خصوص رهبر این جریان همواره توجه به غایت مسیر، آسیب و لغزش ها و ... داشته باشند و هر لحظه در تلاش برای تکمیل این جریان حق باشند. شخصی که تسبیح خداوند را به جا می آورد نظام الهی را نظامی به هم پیوسته و با تدبیر می بیند که از هر نقصی بری است و تلاش می کند نقص را از خود نیز به عنوان یه عضو این نظام دور کند.)
سلام نسیم جان 
دیگه داشتم نگرانت می شدم. من یکی رو که خیلی خوشحال کردی. خدا دلت رو شاد کنه.
بچه امروز لطفا همه رو دعا کنید. انشاالله به شفاعت حضرت زینب اهل قرآن شویم.

راستی فکر کنم لازمه با این سوره رو به هفته دوم هم بریم. صوت جلساتش بیشتر از یکی ست.

بنده انشاالله هر چه سریعتر میام تو بحث. صوت گوش دادن کمی وقتم رو گرفت.
یا علی

سلام دوستان عزیرم

من هنوز هستما. این مدت که نبودم جایی بودم که دسترسی به اینترنت نداشتم.

مبحث قبل رو چقدر عالی کار کردید.

دست همتون درد نکنه

 

با سلام
انشاالله به زودی میام تو مباحثه. داشتم صوت جلسه رو گوش می دادم.
یه سر به این نشانی بزنید:
http://tabibedavvar.blog.ir/category/%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%87%D8%A7/%D9%86%D8%B5%D8%B1/
یه پاورپونت خوبی از گردان طبیب دوار هست. خیلی نکات خوبی از سوره گفته است.
یا علی
۲۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۱۷ فاطمه سادات هاشمی
 

 

سلام ... به نظر می رسد که بعد از تلاش و نگاه فلق گونه و دفع شرور که ما به موفقیت می رسیم ، تسبیح و استغفار مقدمه ی موفقیت های بعدی می شود ... یعنی انسان موفق مؤمن ،با رسیدن به یک پیروزی ، به دنبال پیروزی های بعدی است و  حرکتش را متوقف نمی کند که در این صورت سقوط او حتمی است ....همچنین استغفار برای پاک شدن و رسیدن به پیروزی می تواند مقدمه باشد ..  

به امید تحقق جاء الحق و زهق الباطل  و نصر و پیروزی و گرویدن فوج فوج مردم به اسلام واقعی در دولت حق

۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۴:۵۸ مهین سادات چاوشی جلفایی
سلام. عید همگی مبارک! مارو هم از دعای خیر محروم نکنید ها! در سوره ی نصر بنظرم اشاره ای هم به این مطلب آمده که گاهی کار سخت میشود تا جایی که پیامبری میفرماید "رب انی مغلوب فانتصر" قبل از رسیدن فتح کم نیاوردن لازم میاید و یا اینکه مایوس نشدن و راجع به خدا ظن های اشتباه نبردن. گاهی ممکن است آدم در ارتباط با اسلام و همه گیر شدن آن فکرهایی بکند، احساس تنهایی بکند، احساس بعد این مساله. ولی در سوره میفرماید که زمانی که فتح آمد و مردم را دیدی که فوج فوج وارد دین خدا میشوند آن وقت خدا را تسبیح کن بحمد و استغفار کن که خداوند توبه پذیر است. خیلی سوره ی زیبایی ست انشاءالله که به کارمان بیاید و ما به کار ولی خدا. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا. الهی امین
سلام دوستان ..کجایید ..من دارم می دوم برسم به سوره نصر ...شما که رسیدید شروع کنید تا اونهایی که عقب ترند به شما ملحق بشن
السابقون السابقون ..

سلام عید همگی مبارک به خصوص نسخه پیچ محترم
انشاالله که هر روز مون عید باشه و به عنایت امام جواد در محضر سوره نصر هفته پر بار ی داشته باشیم.
یا علی
سلام. بحث جالبی بود. واقعا استفاده بردم. خوشحالم که با وبلاگ شما آشنا شدم.
خوشحال میشم سری هم به وبلاگ من بزنید. من یه نسخه پیچیم و توی وبلاگم اتفاقات جالبی رو که برام تو داروخونه رخ میده رو یادداشت میکنم. خوشحال میشم نظرتون رو در مورد وبلاگم بفرمائید. منتظرتون هستم.
پیروز باشید.
پاسخ:
با سلام

بسیار به گردان ما خوش آمدید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی